: نظارت و ضرورت آن
در نظام جمهوری اسلامی ایران، پایه و اساس صلاحیت نظارت مجلس، قانون اساسی است. در قانون اساسی به مصادیق نظارت در اصول متعدد اشاره شده است. «نظارت مجلس» به معنی اختیار و صلاحیتی است که هدف از اعمال آن، وارسی و کنترل اجرای صحیح قانون به وسیله همه ارکان، نهادها و مقامهای دولتی و حکومتی، اعمالنظر و صلاحدید سیاسی نمایندگان در مورد چگونگی شکلگیری و انتخاب وزرا و هیات وزیران و سازمان تشکیلاتی دولت به منظور جلوگیری از هرگونه خودکامگی به وسیله نهادها و مقامهای اجرایی و اداری، حفظ و حراست از حقوق مردم و حصول اطمینان از اداره صحیح و کارآمد کشور است.
گفتار اول: معنای نظارت
از نظر لغوی نظارت به معنای اعمال محدودیت است که ترجمه واژه کنترل در زبان فرانسه و انگلیسی است.
از بعد حقوقی، نظارت عبارتست از : رابطه ای که میان مراجع نظارت کننده و نظارت شونده برقرار می شود و ماهیت و محتوای این رابطه به گونه ایست که عملکرد ، وظایف و مجموعه اجزای نظارت شونده، با قوانین، مقررات و سایر منابع نظارت مقایسه شده و در جهت اهداف یا خواسته های آن سوق داده می شود (عمید زنجانی و همکاران،14، 1389).
نظارت مجلس به معنای صلاحیتی است که هدف از اعمال آن، بررسی و کنترل اجرای صحیح قانون بوسیله همه ارکان، نهادها و مقام های دولتی و حکومتی ، اعمال نظر و صلاحدید سیاسی نمایندگان درباره شکل گیری و انتخاب وزرا ، هیئت وزیران و ساختار و سازمان تشکیلاتی دولت برای جلوگیری از هرگونه خودکامگی بوسیله نهادها و مقام های اجرایی و اداری ، حفظ و حراست از حقوق مردم و حصول اطمینان از اداره صحیح و کارآمد کشور است (جعفری لنگرودی،1381،3650). مجلس در اعمال صلاحیتهای نظارتی خود از یک طرف با کنترل رفتار و تصمیمات نهادها و مقامهای اداری و اجرایی بر مبنای قانون از اجحاف مسئولان اداری و اجرایی جلوگیری و از حقوق مردم حمایت می کند و از طرف دیگر با نظارت سیاسی و ارزیابی مستمر عملکرد مقامات عالی رتبه اجرایی کشور با تأکید بر اجرای صحیح قوانین بر چگونگی تحقق اهداف کمی و کیفی تعیین شده برای نهادها و مقام های اجرایی مذکور در قوانین برنامه های توسعه اجتماعی ، اقتصادی ، قوانین شرح وظایف دستگاههای اجرایی و سایر قوانین، کارآمدی و اثربخشی فعالیت های دستگاه های اجرایی مراقبت و پیگیری مستمر می کند (قاضی،1383،352).