مدیریت هیجان و تأثیر آن بر زندگی زناشویی
میزان رضایتمندی و خوشحالی زوجین از زندگی زناشویی شان تا حد بسیار زیادی بستگی به توانایی آنها در سازگاری موثر با تعارض ها و مدیریت هیجانات منفی مانند عصبانیت و نفرت دارد. نتایج چندین پژوهش نشان می دهد که توانایی خویشتنداری و تنظیم هیجانات در شادمانی های زندگی زناشویی و ثبات آن حائز اهمیت زیادی است. برای مثال پژوهشگران دریافته اند که زوج های خوشبخت و شاد در مقایسه با زوج هایی که احساس رضایت و خوشبختی نمی نمایند, با هم سازگاری اخلاقی و رفتاری بیشتری دارند و در طول تعارض و کشمکش های زناشویی کمتر درصدد تلافی کردن برمی آیند (فیتنس, 2003, ترجمه, نوری و نصیری, 1383).
به اعتقاد “فیتنس” (2003) برآیندهای منفی زندگی زناشویی با مجموعه ای از خصیصه های هیجانی که مجموعاً به آنها هیجانات منفی یا آمادگی برای تجربه ای نسبتاً مداوم علائمی چون اضطراب, تنش, خشم, احساس طرد شدن و اندوه گفته می شود ارتباط دارند این نوع از خصیصه های منفی هیجانی می تواند در دراز مدت سبب نابودی شادی های زندگی زناشویی گردند.
به اعتقاد"گلمن” (1995) ترجمه پارسا (1382) زمانی که احساسات زن وشوهر به غلیان درمی آیندهیچ چیز را نمی توان به صورتی سازنده حل کرد. در امر ازدواج, این توانایی که طرفین یاد بگیرند احساسات منقلب شده خود را تسکین بدهند, قابلیتی اساسی به شمار می آید. این امر به معنای آن می باشد که طرفین قادر باشند به سرعت بر غرق شدگی حاصل از یک تسخیر هیجانی غلبه کنند.
مدیریت و تنظیم هوشمندانه هیجانات, یک عامل مهم و تعیین کننده در سلامت زندگی زناشویی و ازدواج است. علاوه بر این مشخص شده که تتنظیم روابط و مدیریت هوشمندانه هیجانات به کنترل زبان در هنگام خشم و ناراحتی و کنترل هیجانات منفی مثل ابراز خشم و عصبانیت, اضطراب و افسردگی منجر می شود. مدیریت هیجانات هم چنین در بر گیرنده ابراز مداوم هیجانات مثبت چون عشق, احساس همدلی, ایجاد جوّ اعتماد آمیز و لبریز از عشق و عاطفه می باشد (فیتنس, 2003, ترجمه, نوری و نصیری, 1383).
ادراک هیجانی و روابط زوجین
مهمترین عامل موفقیت در زندگی زناشویی, رشد هیجانی و فکری است. درجه رشد هیجانی و فکری فقط بستگی به رشد سنی فرد ندارد.
بلکه رشد روانی, اجتماعی, هیجانی و جسمانی همه از عوامل موثر است(مک فاون, ترجمه ی مهرین, 1368).
ازدواج و زندگی زناشویی یک بافت سرشار از هیجان می باشد. بیشتر تعارض ها و اختلافات بین زوجین به دلیل برانگیختگی هیجانی صورت می گیرد. هم چنین مطالعات نشان می دهد که افراد در توانایی دریافت و تشخیص دقیق هیجانات خود و دیگران با افراد دیگر تفاوت دارند. مثلاً حالت اندوه یا غمناکی همسر خود را به عنوان عصبانیت و خشم تفسیر می نمایند. علاوه بر این ها, انسان ها دارای تفاوت های قابل توجهی در توانایی ابراز هیجانات خود می باشند. مثلاً برخی از زوج ها عادت دارند پیام های عاطفی و هیجانی مبهم و گیج کننده ای به طرف مقابل خود بدهند (هم زمان هم می خندند و هم اخم می کنند). مهم تر از همه اینها, پژوهشگران دریافته اند که ارتباط با ثبات و معناداری بین تفاوت های فردی در توانایی ابراز دقیق عواطف و تشخیص آنها با شادی های زندگی و روابط زناشویی مطلوب وجود دارد (فیتنس, 2003, ترجمه ی, نوری و نصیری, 1383).