ابعاد اعتماد سازمانی
بر اساس شواهد پنج مورد به عنوان ابعاد کلیدی و زیر بنایی مفهوم اعتماد توسط رابینز و جاج(2010) بیان شدهاند که این پنج بعد عبارتند از: درستی، شایستگی، ثبات، وفاداری و صراحت:
* درستی: به صداقت و راستگویی بر میگردد. در هنگام برقراری روابط مبتنی بر اعتماد، فرد تلاش میکند صداقت و درستی طرف مقابل را مورد سنجش قرار دهد و سپس اقدام به برقراری ارتباط نماید. به نظر میرسد وقتی فردی میخواهد قابل اعتماد بودن فرد دیگری را ارزیابی کند، این بعد اهمیت بیشتری دارد.
* شایستگی: در روابط مبتنی بر اعتماد، فرد متناسب با این که در چه موقعیت اجتماعی نیاز به برقراری رابطه ای همراه با اعتماد دارد، شایستگی های فرد مورد نظر خود را محک می زند؛ به بیانی دیگر افراد تلاش میکنند، فردی را به عنوان طرف مورد وثوق خود برگزینند که شایستگیهای لازم را در رابطهی مورد نظر دارا باشد. رابینز و جاج شایستگی را در برگیرنده دانش و مهارت های فنی و میان فردی افراد دانسته و می نویسند: آیا فرد میداند در خصوص چه چیزی صحبت میکند؟ احتمالاً به صحبتهای فردی که تواناییاش را قبول ندارید، توجه نکرده و به اعتماد نخواهید کرد. باید ایمان داشته باشید که فرد مهارت و توانایی لازم برای انجام آنچه میگوید را دارد.
* ثبات: رابینز و جاج، ثبات را به عنوان پیش بینی پذیری طرف مورد وثوق مطرح نمودهاند. از نظر ایشان فردی که مورد اعتماد قرار میگیرد، علیالخصوص مدیران که نیازمند اعتماد کارکنان خود هستند، بایستی بین حرف و عمل خود وحدت ایجاد نموده و تلاش نمایند تا کارکنان در اعمال آن ها رفتارهای ضد و نقیض، مشاهده نکنند. آن ها در تعریف ثبات مینویسند: ثبات به پایایی، پیشبینی پذیری و قضاوت درست فرد در مواجهه با موقعیت ها اشاره دارد. تناقض میان حرف و عمل، اعتماد را کاهش میدهد. این بعد به ویژه در مورد مدیران اهمیت زیادی دارد؛ تناقض میان آنچه مدیران در سخنرانیها میگویند و رفتارهایی که انتظار میرود از همکارانشان دیده شود به سرعت مورد توجه قرار میگیرد.
* وفاداری: این بعد از اعتماد به میزان تعهدی که فرد مورد اطمینان نسبت به طرف اعتماد کننده، به خرج میدهد، بر میگردد. وفاداری نشان دهندهی میزان علاقه و تمایل فرد مورد وثوق برای حفظ اسرار و همچنین حیثیت فرد اعتمادکننده میباشد. وفاداری تمایل به حراست و حفظ آبروی طرف مقابل است. لازمه اعتماد این است که قبول کنید فرد فرصت طلبی نمیکند.
* صراحت: آخرین بعدی که رابینز و جاج برای اعتماد در نظر گرفتهاند، صراحت است. آیا اعتماد میکنید که فرد کل حقیقت را برایتان نقل کرده باشد؟( رابینز و جاج،2010).
آنچه مسلم است تمامی ابعاد اعتماد می تواند تسهیل روابط و روابط مبتنی بر اعتماد را به همراه داشته باشد. یعنی تمامی این ابعاد می توانند غنای بیشتری را برای روابط اجتماعی و در کنار آن سرمایه اجتماعی به ارمغان آورند. در دین اسلام نیز به ظرفیتهایی از قبیل راستی، صداقت، وفا به عهد، احترام به حقوق دیگران، پرهیز از تهمت و غیره اشاره شده که همگی سرمایه اجتماعی است. از دیدگاه دیگر اعتماد را می توان نتیجه ادغام چهار بعد پایداری، شایستگی، وفاداری و از خودگذشتگی دانست که در حقیقت رو راستی و صداقت نیز در آن نهفته است به عبارتی این ابعاد شالوده محکمی از روابط اجتماعی را شکل می دهند و به مثابه قفلی میمانند که کلید گشایش آن در اعتماد نهفته است(عبدالباقی و دلوی ،1386).
[1].Integrity
[2]. Competence
[3].Consistensy