سازگاری ازدواج
سازگاری ازدواج, عبارت از سازگار کردن خود با خواسته های همسر است(حسین آبادی, 1382)
به اعتقاد مصلحتی (1379) سازگاری در زناشویی موضوعی است که در مقام مطالعه و بررسی در خور اهمیت می باشد. مسأله ای که هم از لحاظ علاقه شخص اهمیت دارد وهم موضوع بسیاری از تحقیقات عینی می باشد. احساس خوشبختی فرد در زندگی, بستگی کامل به سازگاری وی در امر ازدواج دارد. سازگاری در ازدواج نیازمند رشد معقول فرد از نظر عقلی, عاطفی و اجتماعی است(احمدوند1382).
هارلوک(1969) به نقل از احمدوند(1382) معتقد است که سازگاری در ازدواج خود مستلزم سازگاری در پنج زمینه است که کارکردهای پنج گانه ازدواج را محقق می سازد. این کارکردها عبارتند از:
- داشتن مسئولیت مشترک
- تمایلات و روابط جسمی
- برقراری روابط با اعضای خانواده
- کمک رسانی در امور منزل
- تقسیم مسئولیت ها
حوزه های سازگاری در ازدواج
- سازگاری با شریک زندگی:افرادی که دوره ی کودکی و نوجوانی خود را با محبوبیت سپری کرده اند, توانایی سازگاری بیشتربا دیگران و بینش اجتماعی لازم را دارا بوده و این امر به آنان کمک می کند که ازدواج خود نیز موفق تر باشد (احمدوند,1382). عوامل متعددی سازگاری همسران را با یکدیگر تحت تأثیر قرار می دهد. در میان این عوامل, مفهومی که فرد از شریک زندگی ایده آل خود دارد تجربه های اولیه, تشابه پیشینه, وجود علائق مشترک, تشابه ارزش ها,تصور از نقش طرف مقابل و سازگاری با الگوی زندگی از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد (کرباسی,وکیلیان,1377).
- سازگاری جنسی: متخصصان علوم رفتاری معتقدند که رفتار جنسی انسان بیش از آنکه یک رفتار بیولوژیکی باشد یک رفتار روانی –عاطفی واجتماعی است(امینی,1383).دربین تمامی جنبه هایی که منجر به سازگاری در ازدواج می شود , شاید مشکلترین آنها سازگاری جنسی باشد و در صورتی که برای یکی از همسران حاصل نشود, می تواند منبع مهمی برای ناسازگاری و احساس ناخوشبختی باشد(احمدوند, 1382).
“هستون و ونگلیستی” (1991) در یک مطالعه طولی که روی 106 زوج جهت بررسی رابطه بین عاطفه, علاقه جنسی, منفی بافی و رضایت زناشویی انجام دادند, دریافتند که علاقه جنسی زنان با رضایت شوهرانشان مرتبط بود. به طور کلی این پژوهش نشان داد که مسائل جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسایل درجه یک زندگی زناشویی است.شاملو(1386) نیز معتقد است تناسب و تعادل در مقدار تمایل جنسی در زن و مرد ,از عوامل موفقیت زناشویی است.
-
- سازگاری با شرایط اقتصادی: “نوابی نژاد” (1387) به نقل از فهیمی (1389) بیان می دارد که کارشناسان خانواده توصیه می کنند که خانواده دختر و پسر از نظر طبقه و وضع اقتصادی و اجتماعی مشابه باشند تا سازگاری بیشتری در کنار هم تجربه کنند. هنگامی که درآمد خانوداه اجازه ارضاء نیازهای اساسی را ندهد, بیکاری مرد و یا اشتغال نامنظم زن جهت رفع مشکلات اقتصادی می تواند سازگاری ازدواج را تحت تأثیر قرار دهد(احمدوند,1382).
- سازگاری با بستگان همسر: در سال 1972 “مارگارت مید” عنوان کرد که هیچ اجتماعی در دنیا وجود ندارد که مردم آن بعد از ازدواج دارای فشارهای عظیم ارتباطی نباشند (امینی,1383).
همراه با ازدواج, هر فرد جوان با افراد جدیدی ارتباط پیدا می کند. چنین افرادی از سنین مختلف, علایق گوناگون و همین طور سوابق فرهنگی متفاوت بوده که هریک از همسران باید سازگاری با این افراد را در مورد انتخاب او نبوده اند, یاد بگیرد و این امر به ویژه درباره پدر, مادر, خواهران وبرادران زوجین بیشتر صادق است (احمدوند,1382)
وابستگی عاطفی زن وشوهر به خانواده های خود, می تواند بر روابط زناشویی تأثیر سوء بگذارد. در بسیاری از موارد, توجه زیاد زن و شوهر به پدر و مادر اسباب تکدر خاطر دیگری را فراهم می کند. اقوام هم گاهی مسائلی برای فرزندان ازدواج کرده خود فراهم می کنند (بک, 1998, ترجمه ی, قراچه داغی, 1376).