در این فصل، به ارائه بیان مسئله، ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، فرضیه های تحقیق، روش تحقیق، جامعه ونمونه آماری تحقیق، ابزارگردآوری داده ها، ابزار تجزیه و تحلیل داده ها، قلمروتحقیق و تعاریف واژه ها و اصطلاحات پرداخته می شود.
2-1 تاریخچه مطالعاتی
1- جنسن (1986) در تحقیق خود تحت عنوان “هزینه های نمایندگی جریان وجوه نقد آزاد، تأمین مالی شرکت و قبضه مالکیت” پیش بینی نمود که وقتی مدیران جریانها نقدی آزاد بیشتری در دسترس داشته باشند، رفتارهای فرصتطلبانهای از جمله سرمایه گذاری در پروژه ها با خالص جریانها نقدی کمتر، تلاش برای ایجاد درآمد، انجام هزینه های اضافی، تلف کردن عایدیها و مواردی از این قبیل را انجام میدهند. به عنوان مثال، خرید دارایی هایی که درآمد تولید نمی کنند، ایجاد فرصتهای شغلی افراطی و استفادۀ مفرط از دارائیها موجب تلف کردن عایدیهای شرکت می شود. وی پیش بینی نمود که افزایش اهرم، مدیران را منضبط کرده و رفتارهای فرصتطلبانه آنها را کمتر می کند، به این دلیل که بازپرداخت بدهی، وجه نقد اضافی کمتری را برای مدیران باقی میگذارد.
2- کلاگ و کلاگ (1991): در تحقیق خود تحت عنوان “تقلب، حساب آرایی، قصور در صورتهای مالی” انگیزه اصلی مدیریت را در دستکاری سود، تشویق سرمایه گذاران برای خرید سهام شرکت و به تبع آن افزایش ارزش بازار آن بیان کرده اند.
3- سوینی (1994): سوینی در تحقیق خود تحت عنوان “تخلف از قرارداد بدهی و پاسخگویی حسابداری مدیران” به این نتیجه رسید که افزایش اهرم یا بدهیها توان شرکتها را برای مدیریت سود افزایش میدهد، زیرا مدیران شرکت انگیزه بیشتری دارند تا از طریق مدیریت سود، اعتبار دهندگان را راضی نگهدارند.
4- فادنبرگ و تیرول (1995): فادنبرگ و تیرول در تحقیق خود درباره “تئوری هموارسازی سود و سهام بر مبنای اجارهها” ذکر کرده اند که هموار سازی سود موجب می شود، سرمایه گذاران احتمال ورشکستگی را کمتر از واقع ارزیابی کنند.
5- کاسانن، کینونن و نیسکانن (1996): کاسانن و همکاران در تحقیق خود دربارۀ “سود سهام مبتنی بر مدیریت سود” به این نتیجه رسیده اند که یکی از دلایل مدیریت سود، فرار مالیاتی است.
6- داروغ، پورجلالی، و سوداگران (1988): داروغ و همکاران در تحقیق خود تحت عنوان “مدیریت سود در شرکتهای ژاپنی” به این نتیجه رسیده اند که انگیزه اصلی مدیریت سود، کاهش هزینه های قراردادهای بدهی و کاهش هزینه های سیاسی همچنین افزایش پاداش مدیران میباشد.
7- گیدری و همکاران (1999):گیدری و همکاران در تحقیق خود درباره “طرحهای پاداش بر مبنای سود و مدیریت سود به وسیلۀ مدیران واحدهای تجاری” به این نتیجه رسیدند که مدیران واحدهای تجاری برای حداکثر کردن پاداشهای کوتاهمدت خود سود شرکت را مخدوش میسازند و به این منظور از اقلام تعهدی اختیاری استفاده می کنند.
8- یون و میلر (2001): یون و میلر در تحقیق خود تحت عنوان “جریان وجود نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی و مدیریت سود” نیز به این نتیجه رسیدند که انگیزه اصلی مدیریت سود کاهش هزینه های قراردادهای بدهی و افرایش پاداش مدیران میباشند.
9- بارتون وسیمکو (2002): بارتون در تحقیق خود به بررسی موضوع “ترازنامه به عنوان محدودیت مدیریت سود” نشان دادهاند که مدیریت سود در دوره های بعدی به نوع و مقدار اقلام تعهدی که دردوره های قبل مورد استفاده قرار گرفته است، وابسته میباشد، زیرا اثر اقلام تعهدی به گذشته برمیگردد.
10- مارکات و ویدمن (2004):مارکات و ویدمن در تحقیق خود دربارۀ “اثر مدیریت سود بر ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری” دریافتند که شرکتها جهت کنترل سودشان از اقلام تعهدی مختلفی با اهداف گوناگون استفاده می کنند.
11- فیشر و استوکنت (2004): تحقیق فیشر و استوکنت تحت عنوان ” افر سفتهبازی سرمایهگذار بر مدیریت سود” مبین این است که مدیران میتوانند سود گزارش شده را به وسیلۀ بعضی هزینهها مخدوش سازند.