پیامدهای مثبت تعهد سازمانی
بر اساس آنچه تاکنون مطرح شده است، تعهد سازمانی پیامدهای مثبت فراوانی برای سازمانی به ارمغان خواهد آورد که انصاری و همکارانش در پژوهشی که در سال 1389 انجام دادند، پیامدهای مثبتی برای تعهد سازمانی مطرح نمودهاند.
این پیامدها در سه سطح فرد، گروه و سازمان آورده شدهاند که بهطور خلاصه در جدول شمارهی 2 -1 آمده است:
جدول شمارهی 2-1: پیامدهای مثبت تعهد سازمانی( انصاری و همکاران، 1389)
سطوح تجزیه و تحلیل | ||
فرد | گروه ها | سازمان |
- احساس تعلق و وابستگی - احساس امنیت - تصور مثبت از خود و حس غرور - تلاش و کوشش فردی |
- ثبات عضویت - تجانس و همبستگی - اثربخشی گروهی - کاهش تعارضات |
- افزایش اثربخشی - کاهش ترک خدمت و جا به جایی - کاهش تأخیر و غیبت - جذابیت برای افراد خارج از سازمان - افزایش بهره وری
|
هوش اخلاقی بر اداکاتی نظیر اعتماد سازمانی و عدالت ادارک شده کارکنان تاثیر گذار است (زارع نژاد،93). در واقع رهبران و مدیران با داشتن هوش اخلاقی می توانند اعتماد ایجاد کنند که این امر موجب سودآوری،مزیت رقابتی در سازمان و اطمینان خاطر در کسب و کار شوند(طرزی و همکاران،1391).
مبانی نظری اعتماد سازمانی
مفهوم اعتماد سازمانی
تعریف اصلی اعتماد در فرهنگ انگلیسی آکسفورد آن را به عنوان اتکاء یا اطمینان به نوعی کیفیت یا صفت یک شخص یا یک چیز یا اطمینان به حقیقت یک گفته، توصیف می کند(گیدنز،2005). در واقع اعتماد مفهومی کلی و جامع می باشد و شامل موارد گوناگونی می گردد. اعتماد کردن به افراد معتمد باعث آرامش خاطر انسان ها می شود. اعتماد یعنی تکیه کردن، متکی شدن به کسی و کاری را بی گمان به او سپردن، واگذاشتن کار به کسی (میرزایی، 1387).
اعتماد سازمانی، از دیگر عوامل مؤثر بر کاهش یا افزایش میزان عملکرد فردی و سازمانی در سازمانها میباشد که بر اساس پیشینههای تحقیقاتی مطالعه شده، این عامل بر متغیرهای سازمانی بسیاری از جملهی رضایت شغلی، استرس شغلی، تعهد سازمانی و مواردی این چنین تأثیر دارد و از این جهت امروزه مورد توجه بسیاری از صاحب نظران و محققان میباشد. اعتماد به عنوان یک مقولهی اجتماعی از مسائل اساسی بوده و نمود آن در تمامی سطوح جامعه متبلور است (فرهنگ و همکاران، 1390). اعتماد به تعدادی از پیامدهای نگرشی به خصوص تعهد سازمانی و خشنودی شغلی، نیز مرتبط است(اشجع وهمکاران،1388). بیجیلسما و کوپمن(2003) بر این باورند که اعتماد سازمانی متغیری است که بر متغیرهای گوناگون سازمانی تأثیرگذار است. ایشان بیان میدارند که اعتماد سازمانی باعث سهیم شدن همهی افراد در اطلاعات سازمانی، تعهد سازمانی، تعهد به انجام تصمیم، رفتار شهروندی سازمانی، رضایت شغلی، رضایت مدیریت، مبادلات رهبر – عضو و توجه به ماندن در سازمان خواهد شد(فرهنگ و همکاران، 1390). اسمیت، کارول و آشفورد(1995)، همچنین، با نگاهی متفاوت نسبت به اعتماد، اشاره کردند که اعتماد یک عامل اساسی مهم است که سطح همکاری درون و میان سازمانی را پیشبینی میکند(اشجع و همکاران، 1388). اعتماد را یک مفهوم پر اهمیت در سازمان میداند از نظر وی محیطهای کاری با اعتماد بالا، منجر به افزایش کارهای تیمی، کاهش تعارضات و بهبود عملکرد و اثربخشی سازمان میشود ( میلیگان به نقل از فرهنگ و همکاران، 1390).
[1] - Oxford dictionare
2 - Bijilsma & Koopman
3 -Smith, Carroll, & Ashford
[4] - Miligan