تیپ های شخصیتی (آدلر)
تیپ سلطه جو: که نگرش سلطه جویانه یا حاکم را با آگاهی اجتماعی نشان می دهند.چنین فردی بدون توجه به دیگران رفتار می کنند. نوع افراطی این تیپ به دیگران حمله کرده و آزارگو،بزهکار یا جامعه ستیز می شوند.نوع کمتر خطرناک این تیپ الکی معتاد به مواد مخدر شده ویا دست به خودکشی می زند.با حمله کردن به خودشان به دیگران می رسانند.
تیپ گیرنده
این تیپ که از نظر آدلر رایجترین تیپ می باشند،توقع دارد دیگران اسباب رضایت آنها باشند و بنابراین به دیگران وابسته می شوند.
- تیپ درون گزین (اجتنابی ):
این تیپ برای روبه رو شدن با مشکلات زندگی تلاش نمی کند.افراد دارای این تیپ با دوری جستن از مشکلات از احتمال شکست،اجتناب می کند.
-
- تیپ مفید به حال جامعه:این تیپ با دیگر افراد همکاری کرده و مطابق با نیازهای آنها عمل می کنند.این افراد در چهارچوب کاملا رشد یافته علاقه اجتماعی با مشکلات مقابله می کنند.
نکته:سه تیپ ذکر شده اول برای مقابله کردن با مشکلات روزمره زندگی آمادگی نداشته و نمی توانند با دیگران همکاری کنند و تضاد بین سبک زندگی آنها و دنیا عملی رفتار نابهنجار را به بار می آورد که روانرنجوریها و روانپریشی ها جلوه گر می شود.آنها فاقد چیزی هستند که آدلر،آنرا علاقه اجتماعی می نامند.
تیپ نمای مایزر-بریگز
تیپ نمای مایزر-بریگز وسیله ارزیابی مربوط به نظریه شخصیت یونگ است که کاتارین کوک بریگز و ایزایل بریگز مایزر در دهه 1920 آنرا ساختند.از تیپ های مایزر –بریکز برای مقاصد پژوهشی و کاربردی ،مخصوصا گزینشی کارمند و مشاوره و سریعا استفاده می شود.این آزمون روش اصلی برای اجرای کردن پژوهش درباره هشت تیپ روان شناختی و نگرشهای برونگرایی-درونگرایی یونگ شده است.
سنخ شناسی هیمنس و ویرسما
سنخ شناس دانشمند هلندی یعنی “همینس” و"ویرسما” دارای دیدگاه روانشناختی صرف است.در این نظریه انواع سنخ ها بر مبنای یک رشته خصایص طبقه بندی شده است.در این طبقه بندی هر یک از انواع سنخ از روی مقدار سه عامل مهم انگیختگی (E) ،کارآوری(A) و زوددیادیرآهنگی(S یاP) مشخص می شودفمنظور از خصیصه اول ( انگیختگی حالات درونی و برانگیختگی است و این حالات سبب وصفی می شودکه “فردی که عاری از این خصیصه” است نسبت به آن خونسرد می ماند.منظور از خصیصه دوم (کارآوری) نیاز طبیعی یعنی بدون اجبار و علاقه شدید به عمل است.از نظر خصیصه سوم (زود یا دیر آهنگی) نیز افراد به دو دسته ابتدایی ثانوی تقسیم می شوند،به طوری که این انعکاس در دسته اول نسبت به دسته دوم فوری تر و دامنه آن کوتاه تر است بدین ترتیب ،برحسب اهمیت نسبی این سه عامل،هشت نوع سنخ به این شرح به دست می آید:
- سنخ بلند پروازی(یعنی EAS):افراد این نوع خود را بزرگ احساس می کنندوشخصیت آنان در جهت کاری که باید انجام گیرد در تکاپوست و بلند نظری و اراده نیرومندی دارند که شخصیت ایشان را در راه تحقق هدف خود تقویت می کند (مردانی بزرگ مانند میکل آنژ،ناپلئون و هکل را می توان جزء این سنخ شمرد.)
- سنخ تندکار (EAP) افراد این سنخ به عمل بدون زمینه چینی و واکنش فوری و غالبا شدید و سرسع تمایل دارند به علاوه از استعدادسخنوری برخوردارند بزرگانی مانند دیدرو،دانتون،میرابو جزء این سنخند.
- سنخ جوشی یا عصبی(+E-AP) افراد این سنخ درون گرا دمدمی مزاج اند و به سرگرمی و محرکها نیاز دارند و بیشتر خودخواه و عاصی و از ثبات اخلاقی عاری هستند(ادگارپو،وان گوگ و گوگن را می توان جز این سنخ قلمدادکرد.)
- سنخ احساساتی(+E-AS) افراد این سنخ غالبا در عالم خیال و اندیشه غوطه ورند و حالات در خود فرورفتگی و غمزدگی و کمرویی و وسواس در آنان دیده می شود.از آداب معاشرت بهره ای ندارند.در عوض احساسات اخلاقی در آنان قوی است و نسبت به طبیعت حساسند(روسو،وینی،من دوبیران از این سنخند)
- سنخ دموی(-E+AP)افراد این سنخ در عین خونسردی در و.اقع بینی دارای شم علمی و درکارهای بی دردسر مصمم و سریع الانتقال اند.علاوه بر این،سیاستمدار و فرصت شناس و علاقمند به موفقیت اجتماعی هستند(مازان،ولتر،تالیدان در شمار این سنخند)
- سنخ بلغمی(-E+AS) افراد این سنخ دارای حس برابری و عدالت اند و از اخلاقی معتدل و بی تکلیف برخوردارند،دارای خلق و خویی ثابت و شیوه رفتاری احترام انگیزند بعلاوه وقت شناس و واقع بین اند(لایت نیتس،لاک،کانت،جز این سنخند)
- سنخ بی اعتنا(-E-AS) افراد این سنخ کوته نظر و تودار و مستغرق در خود ولی عاری از عالم درونی توام با هیجانند.در عوض پای بند عادات و انزواطلب و به آرامش شخصی علاقه مندند(لوئی شانزدهم را می توان جزء این سنخ شمرد)
- سنخ بی صفت(-E-AP) چنین منشی همان است که معمولا “خوشرویی و خوشخویی” تلقی می شود و دارنده آن خوش برخوردار و همراه و سازگار و بی خیال و فراموش کار و اهل خوشگذرانی است(لوئی پانزدهم را می توان از این سنخ شمرد)
چنان که می بینیم بر این دو سنخ اخیر،به جز آنچه گفتیم،می توان نمونه های تاریخی دیگری یافت و افراد این سنخ طبعا در تاریخ و اجتماع نقش خاصی نداشته و ندارند.
این منش شناسی که جنبه روانی شناختی دارد با طبقه بندیهایی که ادعاهای بیشتری دارند تا حدی هماهنگ است و ویژگی آن این است که پاسخگویی تکوین منش کاری ندارند و فقط ما را از وضع کنونی آن مطلع می سازد از جمله معلوم نیست که عامل انگیختگی امری فطری است یا نه؟یا جوشی یا عصبی بودن کسی استعدادی ژنتیکی است یا در طی دوره کودکی پدید آمده است؟یا چنان که آدلر معتقد است،ناشی از سبک زندگی است یا به قول سارتز معلول انتخاب مهم شخص است؟
با مطالعه و بررسی تحقیقاتی که در زمینه ریخت بدنی و ویژگیهای مربوط به آن صورت پذیرفته این مساله نمایان می گردد که همبستگی های آماری ناچیزی بین ریخت بدنی و ویژگی های شخصیتی وجود دارد و لذا کمترروان شناسی برای این نوع طبقه بندی ها فایده ای قائل نیستند.البته این مطلب را هم باید در نظر داشت که ریخت بدنی شخص اثراتی مهم بر شخصیت او دارد که بیش از هر چیزی عبارت از محدود کردن توانایی های شخص و واکنشهای دیگران نسبت وبه این تواناییهاست،همچنین چگونگی ارتباط شخص با دیگران و شرایطی که شخص به آنها گرایش داشته یا از آنها اجتناب می کند،اثر گذاشته و از این راه نقشی در شکل گیری شخصیت وی داشته باشد.
Dominat type
Getting type
Socially useful type
Emotionality
AETIVITY
Rotenyissement
Ambitioius type
Type colergue
NEAROSIS TYPE
Sentimental type
Sanguine type
Phlegmatic type
Apat hetic type
Amorphic type