تفاوت های شخصیت
زاکمرمن و همکاران او مقدار زیادی پژوهش انجام می دادند که نمره های sss را مقیاس های جنبه های دیگر شخصیت همبسته می کرد یک بررسی نشان داد که نمره هایSSS مخصوصا در مورد مولفه بازداری به عامل برونگرایی و گرایشهای غیر اجتماعی وابسته به روان پریش خویی بصورتی که توسط ایزنگ توصیف شده مربوط بودند.زاکرمن نتیجه گرفت که افراد زیاد هیجان خواه از نظر خود محوری برون گرا هستند بدان معنی که آنها افراد دیگر را فقط بعنوان منبع مورد توجه قرار می دهند آنها به افراد دیگر به شیوه مستقل یا حمایتی وابسته نیستند.
شواهد همچنین گواه بر آن است که نمره های هیجان خواهی زیاد بصورت مثبت با برونگرایی به صورتی که توسط یونگ توصیف شد و به وسیله نسخ نمای هایرزبریگز اندازه گیری شد همبستگی دارد (مورهاوس،فارالی،یانگ،کویش1990) معلوم شد که نمره های بالا در SSS با درجه خود مختاری همبسته است بعلاوه افرادی که در SSSنمره بالایی کسب کرده اند.هیجانهای خود رابی پرده اراز می کردنددر روابط خود بادیگران صبور بودند ناهمرنگ با جماعت بودند و خطر پذیران محرز بودند.آنها مستقل از قراردادهای اجتماعی،نیازها و نگرشهای دیگران عمل می کردند آنهاعمدتا تحت تاثیر نیازهای خودشان بودند و زندگی خود را طوری ترتیب می دادند که فرصت های خرسندی را به حداکثر برسانند و در جمع افراد دیگری که مثل آنها رفتار می کردند.به شیوه لذت جویانه عمل می کردند.
تحقیقات هیجان خواهی و روان رنجورخواهی بصورتی که توسط نمره های آزمون روانی تعیین شد همبستگی نشان نداد.زاکرمن عقیده داشت که نمره های SSS رفتار روان رنجور را نشان نمی دهند.ولی روان رنجورهایی چون خوبیها و رفتارهای وسواس فکری ممکن است به هیجان خواهی کم مربوط باشند.با این همه شواهد کمی برای مربوط کردن هیجان خواهی به رفتارناهنجار وجود دارد.( هیجان خواه بسیار زیاد یا بسیار کم بودن بخودی خود نابهنجار نیست) (زاکرمن1979)
نظریه های شخصیت
نظریه های شخصیت، از زمانی که جالینوس حکیم یونانی ، افراد انسانی را از نظرغلبه اخلاط چهارگانه به تیپ های صفراوی، بلغمی، دموی و سوداوی تقسیم کرد و برای هر یک از این تیپ ها ویژگی های معینی قایل شد،آغاز شده است.از آن زمان نظریه های گوناگون با گرایش ها و زمینه های متفاوتی درباره شخصیت انسان عرضه شده است.در اینجا ما برای رعایت اختصار مروری گذرا و مختصر بر نظریه ها خواهیم داشت که در این مورد تقسیم بندی زیر را از نظریه ها به کار می بریم:
الف: نظریه های روانکاوی(فروید،یونگ آدلر)
ب: نظریه های شناختی
ج: نظریه های تیپ شناسی
د: نظریه های تحلیل عاملی