در محیطی که دارای ویژگیهای زیر باشد کارکنان با اثر بخشی بیشتری کار میکنند:
-
-
- یک جو حرفهای که معیارهای بالایی بر آن حاکم باشد: مهندسان و کارشناسان تحقیق و توسعه درست دارند که جوی روشنفکرانه، در کنار همکارانی شایسته و زیر نظر مدیریتی کارآزموده و با حرمت، کار کنند.
-
- یک فضای باز، که افراد بتوانند به دلخواه عمل کنند: بیشتر کارکنان تحقیقاتی، به ویژه جوانترها، پیروی از مقررات سفت و سخت را دوست ندارند. آنان به دنبال فضایی هستند که نظر افراد را محترم میشمارد پذیرش مخاطره حساب شده را تشویق میکند، مساوات بر آن حاکم است و سیاسی کاریهای سازمانی در آن ناچیز است.
-
- یک فضای شغلی با ثبات: ثبات شغلی برای کارکنان مسنتر حائز اهمیت است. در حالت مطلوب ثبات شغلی یک کارمند باید مبتنی بر عملکرد شغلی او باشد.
- فضای مناسبی برای پیشرفت شغلی: مسیرهای ترقی که به روشنی و بر اساس عملکرد و افراد تعریف شده باشد همراه با هدایت مناسب، کارکنان تحقیقات را بر میانگیزد که اهداف آینده را با بهرهوری دنبال نمایند(بوشهری،ملکی،۱۳۷۷، ص۴۵).
-
جنبههای مهم فرهنگ سازمانی
فرهنگ، در برگیرنده ارزشها یا مفاهیم پسندیده است. برای مثال، میزان آزادی افراد برای تعیین نوع مسئله تحقیق با توجه به ارزشها تعیین میشود. به عنوان مثالی دیگر، سطح روابط درون سازمانی چگونه باید باشد (آیا افراد باید نسبت به سرپرستان خود احساس «احترام عمیق» داشته، فاصله خود را با ایشان حفظ کنند، یا این که به راحتی به دفتر کار آن ها رفت و آمد کرده، با آن ها روابطی نزدیک برقرار سازند (جین،ترایاندیس،۱۳۸۱،ص۹۵).
هنجارها نیز، با ارزشها در ارتباط هستند. هنجارها، طرز تلقیهایی از رفتار پسندیده اعضای سازمانند. سازمانها، در موارد بسیاری مثلاً: میزان تولید، دارای هنجارند. یکی از هنجارهای رایج در بیشتر سازمانهای تحقیقاتی این است که اعضای سازمان باید سعی کنند سالانه، دست کم یک مقاله در یک نشریه تحت نظر هیئت داوران، منتشر کنند. هر فرهنگی طرز تلقی خاصی در مورد پاداش دارد. به چه کسی، چه وقت و تحت چه شرایطی باید پاداش داده شود؟ به چه نوع کارهایی پاداش تعلق میگیرد و به چه نوع کارهایی تعلق نمیگیرد؟ چه برنامهای برای این پاداشها در نظرگرفته و اجرا شود؟ افراد باید چگونه خود را با محیط اجتماعی سازمان تطبیق دهند که جزو اعضای «خوب» سازمان به شمار آیند؟ چگونه باید روزآمد بمانند؟ در مورد شرکت در همایشهای علمی، چه هنجارهایی را باید مدنظر قرار دهند؟ فرد چگونه باید مهارتهای جدید را در خود پرورش دهد؟ آیا باید در کلاسهای آموزشی شرکت نماید یا به دانشگاه باز گردد؟ (جین،ترایاندیس،۱۳۸۱،ص۹۵).
فرهنگ سازمانی مطلوب، آن است که مشوق کیفیت برتر در کارهای تحقیق و توسعه، دارای انسجام درونی و مسلط بر مرکز تحقیقاتی باشد. البته، تهیه فهرست کامل و جامعی از عناصر فرهنگی غیر ممکن است. در ادامه به نکات پراهمیتی را که هر مدیر باید برای دستیابی به یک فرهنگ سازمانی مطلوب باید مورد ملاحظه قرار دهد، توجه کنید:
- پرورش راه و رسم علم نوین، به عنوان جنبه مهمی از فرهنگ سازمانی است.
هنگامی که عادت و رسوم آرمانی (جهان اندیشی، شراکت در تولید دانش علمی، بی اعتنایی نسبت به منافع تجاری و مالی، شک اندیشی سازمان یافته که متضمن بررسی دقیق و بی طرفانه کشفیات علمی است). به عنوان بخشی از فرهنگ سازمانی پذیرفته شوند، علم و نوآوری شکوفا خواهند شد؛
-
- تحملِ فرد نوآوری که ممکن است همیشه طبق روال اداری موجود عمل نکند؛
-
- معنا بخشیدن به مشارکت هر فرد به وسیله سازگار نمودن اهداف سازمانی و فردی؛
-
- تشخیص اهمیت ارتباط با جامعه گسترده علمی و مشتریانی که نقش مهمی در فرایند نوآوری ایفا میکنند و تشویق این ارتباط؛
-
- شناسایی و پاداش دادن به کیفیتهای برتر فنی و مدیریتی،
- ایجاد فرهنگی که به نیازهای مشتری توجه دارد و طرز تلقی آن درباره کار، این است که میتوانیم و انجام میدهیم(جین،ترایاندیس،۱۳۸۱،ص۹۵).
ت- سازماندهی پژوهشی
فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد واحدها و گروههای کاری و هماهنگی میان آن ها به منظور کسب اهداف صورت میگیرد یکی از عوامل عدم موفقیت واحدهای تحقیق و توسعه ضعف سازمان دهی است عدم توجه به ویژگیهای این واحدها و تفاوت آن با سایر واحدها باعث پایین آمدن کارایی این واحدها و منزوی شدن آن در مؤسسات شده است در واقع داشتن جایگاه مناسب واحد تحقیق و توسعه در پیشرفت فعالیتهای این واحد تعیین کننده است نداشتن جایگاه مناسب در ساختار سازمان از عدم سازمان دهی مناسب و فقدان راهبرد حکایت دارد(عطافر،آنالویی،۱۳۸۰، ص ۵۰۷).
سازماندهی سازمانهای تحقیقاتی
آقای دکتر «ووگل» استاد دانشگاه هاروارد که از سال ۱۹۵۸ با سفر به ژاپن حدود ۲۰ سال در این کشور به بررسی و تحقیق مشغول بود و سالها وقت خود را صرف یافتن رموز موفقیت ژاپنی نمود. ساختارهای سازمانی، سیاستگذاری و برنامهریزی درست ژاپنیها و علل اصلی تبدیل ژاپن (طی یک قرن) از کشور بسته فئودالی به پیشرفتهترین کشور صنعتی جهان میداند، به عبارت دیگر رمز پیروزی ژاپنیها نبوغ آن ها در« سازماندهی» است. (ووگل، ۱۳۷۱).
یکی از عوامل عدم موفقیت واحدهای تحقیق و توسعه ضعف سازماندهی آن است عدم توجه به ویژگیهای این واحدها و تفاوت آن با سایر واحدها باعث پایین آمدن کارایی این واحدها و منزوی شدن آن ها در مؤسسات شده است. در واقع داشتن جایگاه مناسب واحد تحقیق و توسعه در پیشرفت فعالیتهای این واحد تعیین کننده است. نداشتن جایگاه مناسب در ساختار سازمان از عدم سازماندهی مناسب و فقدان راهبرد حکایت دارد(بوشهری،۱۳۷۷،ص۴۰).
“