نگرانی اصلی هر صنعت الكتریكی توانایی تولید قابل اطمینان و خدمت رسانی بدون وقفه به مصرف كنندگان خود است. برخلاف دیگر كالاها، انرژی الكتریكی به دلیل ماهیت طبیعی خود، به محض تولید باید مصرف شود كه در غیر این صورت بابت تولید،تولید كننده پولی دریافت نمی كند. بنابراین ایجاد طرح منابع مؤثر و مطمئن امری ضروری است. عملكردهایی مانند تعیین قیمت سوخت، برنامه ریزی ورود و خروج واحدهای تولیدی، همانند برنامه ریزی تعمیرات، باید تا حد امكان جهت كم كردن هزینه عملكرد سیستم، انجام شود.
چالش ها هنگام تجدید ساختار صنعت برق بسیار بااهمیت تر می شود. انتظار می رود كه با تجدید سازمان یافتن صنعت برق راندمان بالا رود و رقابت جهت سوددهی به مصرف كننده افزایش یابد. در گذشته اغلب تولیدكنندگان انرژی مالك منابع تولید، انتقال و توزیع بودند. صنایع مجبور بودند با وجود راندمان پایین پول انرژی را بدهند كه این موضوع موجب تولید كم بازده، سیاست قیمت گذاری نامعقول و فراوانی نیروی انسانی می شد. با ایجاد بازار آزاد انرژی، دیگر شركتهای تولید كننده و توزیع برق قادر به انحصار قیمتها و وادار كردن مصرف كننده به پرداخت بهای انرژی، حال هر چه كه می خواهد باشد، نیستند و تأكید اساسی بر روی پیش بینی كوتاه مدت بار وپیش بینی كوتاه مدت قیمت به عنوان اطلاعات اساسی برای طراحی سیستم و بهره برداری از آن به همین جهت می باشد.
فصل اول
كلیات
1-1) هدف
رسیدن به بهره برداری و عملكرد موفق، مستلزم دارا بودن چندین فاكتور است كه ازآن جمله می توان به امنیت سیستم و بازده عملكرد اشاره كرد. در قسمت بازده عملكرد، صنعت به آماده سازی منابع و ظرفیت های كافی جهت تولید و انتقال، برای تأمین مطمئن مصرفی كه نوسانی بوده و با اُفت و خیز تقاضا همراه است، نیاز دارد. این امر باید همزمان با تحلیلهای اقتصادی صورت گیرد تا قیمت بهره برداری
كمینه شود. دقت پیش بینی را می توان اولین نیاز چنین تحلیلهایی به حساب آورد، از این رو اقتصاد بهره برداری و كنترل سیستم قدرت به خطای پیش بینی حساس است.
تأثیر خطای بزرگ پیش بینی در قسمت بهره برداری در ریسك بالا و یا بهره برداری فوق محافظه كارانه منعكس می شود. از جمله اثرات خطای پیش بینی می توان به ورود بیش از نیاز واحدهای تولیدی و یا خرید انرژی از سیستم های همسایه و یا بالعكس فروش انرژی به قیمت بسیار ناچیز جهت خاموش نكردن واحد و جلوگیری از هزینه های سنگین راه اندازی، اشاره كرد.
موضوع پیش بینی قیمت اوایل در بازارهای بورس مدنظر بود اما با روی كار آمدن بازارهای برق و تجدید ساختار سیستم برق، به عنوان یكی از مسائل اساسی بازار مورد بحث قرار گرفت.
به طور كلی بر اساس طول دوره مورد نظر برای پیش بینی آن را به 3 دسته تقسیم می كنند كه به شرح زیر می باشد:
الف) پیش بینی بلند مدت قیمت- این نوع پیش بینی برای چند سال به كار می رود. عموماً نتایج جهت تعیین افزایش تورم و گستردگی سیستم و همچنین چگونگی بازار در سالهای آینده مورد استفاده واقع می شود. اما باید دقت داشت كه به دلیل زیاد بودن فاصله زمانی دقت چنین پیش بینی هایی عموماً درست نیست.
ب) پیش بینی میان مدت قیمت- قیمت در این نوع برای چندین ماه و یا چندین هفته پیش بینی می شود. این پیش بینی برای تعیین نرخ سوخت و هزینه تعمیرات به كار می رود.
ج) پیش بینی كوتاه مدت قیمت – در این دسته فاصله زمانی یک تا چند روز است و معمولاً به دلیل كوتاه بودن فاصله زمانی دقت در این نوع بالا می باشد، اما باید توجه داشت از آنجا كه با مسائل انسانی و فاكتورهای متعددی جهت پیش بینی رو به رو هستیم نمی توان پیش بینی را بدون خطا انجام داد ولی باید تا حد امكان آن را كم كرد، چرا كه به عنوان مثال در پیش بینی بار سیستم بریتانیا خطای یک درصدی (1%) پیش بینی منجر به افزایش 10 میلیون پوندی هزینه بهره برداری در سال گشت.