فرق بین سرمایه فکری با مدیریت دانش و مدیریت نامشهودها :
در دنیای جدید امروزی، دانش به عنوان یک مزیت رقابتی محسوب میشود و در بین عوامل تولید، یکی از مهمترین عوامل تولیداست که میبایستی هدایت و مدیریت شود. دانش یکی از مهمترین اجزای نامشهودها است که در طی مکانیزمهای و فرآیندهای سازمانی بکار گرفته میشود و نوآوری را ممکن میسازد و اندازهگیری دانش و سایر داراییها نامشهود در این فرآیندهای سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین ما باید اطلاعاتی درباره تمایز بین داراییهای مشهود و سرمایه فکری ، مدیریت دانش فکری و سرمایه فکری و غیره داشته باشیم. (Sánchez et al., 2000)
اغلب واژه سرمایه فکری با داراییهای نامشهود مترادف فرض میشود اما بر طبق تعریف ارائه شده توسط سازمانی برای همکاری و توسعه اقتصادی، یک تمایزی بین آنها وجود دارد به این صورت که سرمایه فکری، یک مجموعه فرعی یا زیر مجموعهای ازداراییها نامشهود کسب و کارها است و نه یکسان با داراییها نامشهود.
از لحاظ تاریخی، تمایز بین داراییها نامشهود و سرمایه فکری در بهترین حالت و شرایط نیز مبهم و گنگ است. داراییها نامشهود بصورت و به عنوان سرقفلی نیز اطلاق میشود و سرمایه فکری نیز بخشی از این سرقفلی است. (Petty et al., 2000)
واژه داراییهای نامشهود بیشتر یک واژه حسابداری است و واژه سرمایه فکری بیشتر در قلمرو و حوزه منابع انسانی است در مورد داراییها نامشهود باید بگوییم که برخی از آنها در ترازنامه منعکس میشوند و آن هم بصورت کاملاً دقیق نیست مانند سرقفلی. ولی سرمایههای فکری به هیچ عنوان در ترازنامه سنتی انعکاس نمییابد و فقط هزینههای (سرمایهگذاریها) مربوط به آن در قسمت و حسابهای هزینه منعکس میشود.
فرق بین مدیریت نامشهودها و مدیریت دانش
مدیریت نامشهودها یک مفهوم وسیعتری از مدیریت دانش است و هدف اصلی آن، ارتقاء ارزش شرکت از طریق خلق مزیت رقابتی است. مدیریت نامشهودها شامل :
- شناسایی آنها.
- ارزیابی ارتباط آنها با ارزش فعلی و آتی شرکت و استراتژیهای شرکت
- اندازهگیری ارزش آنها
- کشف فعالیتهای و سرمایهگذاریها نامشهود
- و سرانجام مدیریت مؤثر این فعالیتها و سرمایهگذاریها نامشهود است.
ایجاد و خلق دانش یک موضوع نامشهود است که شرکتها میبایستی آن را به همراه سایر داراییها نامشهود خود، مدیریت کنند بنابراین مدیریت دانش یک مجموعه فرعی از مدیریت داراییها نامشهود است. در یک تعریف ساده، مدیریت دانش درباره تبدیل دانش ضمنی افراد به دانش صریح و انتخاب دانشی است که برای سازمان مفید باشد و استفاده مجدد از دانش به روشی که به افزایش یا اکتساب منابع نامشهود کمک کند.(Sánchez et al., 2000)
تمایز مدیریت دانش و سرمایه فکری
تمایز مدیریت دانش و سرمایه فکری نیز مبهم و غیرروشن به نظر میرسد ابتدا لازم تا درباره مدیریت دانش نکاتی مطرح شد. همان طور که میدانیم سرمایه فکری یک عامل (محرک) کلیدی برای نوآوری و مزیت رقابتی در اقتصاد مبتنی بر دانش امروزی است در این زمان، مدیریت دانش به عنوان یک فعالیت بنیادی (اساسی) برای اکتساب، رشد، حفظ سرمایه فکری در سازمانها در نظر گرفته میشود (Marr et al., 2001). این بدین معناست که مدیریت موفقیتآمیز سرمایه فکری، بطور نزدیکی با مناسب بودن فرآیندهای مدیریت دانش یک سازمان، بستگی دارد. که این موضوع خود به خود این نکته را القا میکند که پیادهسازی موفق و استفاده درست از مدیریت دانش، اکتساب، رشد و حفظ سرمایه فکری را تضمین میکند(Marr et al., 2003). مدیریت دانش شامل فرایندهایی است که به منظور خلق ارزش و افزایش و حفظ مزیت رقابتی ؛کاربرد و توسعه سرمایه فکری را تسهیل میکند.
مر، فرایندهای زیر را برای مدیریت دانش شناسایی کرده است. (Marr, 2004)
- تولید دانش
- کدگذاری دانش
- کاربرد دانش
- ذخیره دانش
- نقشهبرداری یا جایابی دانش
- تسهیم دانش
- انتقال دانش
تمامی فرآیندهای بالا میتواند برای مدیریت و رشد سرمایه فکری یک سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
- Intangibles
- Subset
- Intangibles management