انتخاب سهام
در اکثر بورسهای دنیا، اوراق بهادار متنوعی برای سرمایه گذاری عرضه می گردد ولی در حال حاضر در بورس اوراق بهادار فقط سهام عادی خرید و فروش می شود. بنابراین در اینجا طریقه انتخاب سهام عادی توسط سرمایه گذاران مدنظر است. در موقع انتخاب سهام، مهمترین موضوع برای فرد سرمایهگذار این است که چه مبلغی را برای هر سهم عادی پرداخت نماید. تعیین دقیق مبلغ پرداختی برای هر سهم احتیاج به تجزیه و تحلیلهای وسیعی دارد. هدف اصلی از تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری، محاسبه ارزش فعلی عایدات هر سهم است. در بورسهای کارا، تعیین ارزش واقعی هر سهم (ارزش فعلی عایدات آتی ) براحتی امکان پذیر است. در بازار کارای سرمایه، تمام اطلاعات مربوط به اوراق بهادار در قیمت بازار این اوراق منعکس است و هر اطلاعات جدیدی که به بازار میآید، سریعاً قیمت اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد. در این بازارها، امکان دستیابی به بازده غیرعادی وجود ندارد و بازده سرمایه گذاری متناسب با ریسک مربوط به آن است (صفرزاده، 1389).
انتخاب سهام در بازار کارا بسیار آسان است زیرا قیمت سهام تفاوت بسیار ناچیزی از ارزش ذاتی آن دارد. در این بازار، با توجه به روحیات سرمایه گذار نسبت به ریسک پذیری، سهام انتخاب میگردد. سرمایهگذار این اطمینان خاطر را دارد که برای سهام خریداری شده بیشتر از قیمت واقعی آن مبلغی پرداخت ننموده است. بنابراین ضرورتی برای تجزیه و تحلیلهای بنیادی احساس نمی شود؛ بقول برخی از صاحبنظران: در بازار کارا بهترین شکل انتخاب سهام بصورت تصادفی است. در کشورهایی نظیر ایران که بازار کارای سرمایه ندارند، قیمت بازار اوراق بهادار با قیمت واقعی آن تفاوت قابل ملاحظهای دارد. بنابراین شخص سرمایهگذار باید تجزیه و تحلیل بنیادی، جهت خرید سهام مورد نظر انجام دهد (هاشمی و بهزادفر، 1390).
2-3-2-1-1- انواع تجزیه و تحلیل بنیادی
الف) تجزیه و تحلیل اقتصاد کشور
ب) تجزیه و تحلیل صنعت
ج) تجزیه و تحلیل شرکت
د) تعیین ارزش سهام عادی
الف) تجزیه و تحلیل اقتصاد کشور
سرمایهگذار در هنگام خرید سهام ابتدا باید وضعیت اقتصادی کشوری که قرار است سرمایه گذاری در آن صورت گیرد را مورد بررسی قرار دهد. اگر چه هدف سرمایه گذار خرید سهام شرکتهای منفرد است، ولی مشکل است بتوان تصور نمود که صنعت و شرکتهای موجود در صنعت تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار نگیرد. تغییر در هریک از عوامل اقتصاد باعث تغییراتی در وضعیت صنعت و شرکتهای موجود در آن می شود و طبعاً باعث تغییراتی در انتظارات و پیش بینیهای فرد سرمایهگذار خواهد گردید. سیاستهای پولی و مالی دولت نقش فوق العادهای در شکوفایی و رشد یا رکود صنعت دارد. بنابراین سرمایهگذار ناگزیر است اقتصاد کشور را تجزیه و تحلیل کند. در تجزیه و تحلیل اقتصاد ملی عوامل بیشماری از قبیل تولید ناخالص ملی، نرخ تورم، نرخ بهره و نرخ پس انداز، نرخ بی کاری، کسری یا مازاد بودجه، نرخ مالیات، نرخ ارز، میزان صادرات و واردات، تراز پرداختها و غیره باید مورد بررسی قرار گیرد. سرمایهگذار باید بررسی نماید که عوامل فوق چه تغییری در بازار سهام و خصوصاً در قیمت سهام بوجود خواهد آورد (هاشمی و همکاران، 1390).
ب) تجزیه و تحلیل صنعت
اهمیت این تحلیل با توجه به عملکرد صنایع مختلف در طول سالیان روشن میگردد. این تحلیل به سرمایه گذاران کمک می کند تا در چه صنایعی سرمایه گذاری کنند و از کدام یک دوری کنند. هدف از این تحلیل ارزشیابی وضعیت جاری صنعت است. در نمودار 2-1، این مراحل قابل مشاهده است. آقای گرودیسکی در کتاب سرمایه گذاری خود رشد صنعت را به سه مرحله تقسیم می کند:
- مرحله پیشرو
در این مرحله، تقاضا به سرعت رشد می یابد. بسیاری از شرکتها به علت ناتوانی در مقابل فشارهای رقابتی و نداشتن تجربه رشد سریع فروش و سودآوری در این مرحله از حرکت باز می مانند. در مبارزه شرکتها برای کسب سهم بازار و بقاء ، رقابت سختی در می گیرد. ریسک سرمایه گذاران در یک شرکت گمنام بالاست، ولی در مقابل، اگر شرکت موفق شود بازده مورد انتظار آنها نیز بالاست. در مرحله آغازین صنعت، شناسایی شرکتهایی که در نهایت در صنعت باقی میمانند، برای تحلیلگران اوراق بهادار دشوار است. با گذشت زمان و مشخص شدن برندگان، قیمتهای آنها به طور چشمگیری از مراحل اولیه توسعه فراتر خواهد رفت. شرکتهای دست اندرکار در بخش نرم افزار و سخت افزار رایانه در آغاز دهه 1980 مثال خوبی از مرحله آغازین هستند. همراه با جهش یکباره تقاضای منتظره برای محصولات آنها، بیشتر این شرکتها با هدف کسب سهم بیشتری از بازار فعالیت می کنند. در سال 1983، تعداد شرکتهای تولید رایانه، تنها در آمریکا، به 150 شرکت میرسید. این مرحله ممکن است بالاترین بازده را داشته باشد، ولی در عوض، بالاترین خطر را نیز دارد(آلوچنا، 2009).
[1] - Abnormal return stock
[2] Grodisky
[3] Pioneering
- Aluchna