طراحی سیستم های بسیار بزرگ و پیچیده روی یک تراشه واحد مشکل است و از قانون خاصی نیز تبعیت نمی کند. صنعت EDA تلاش می کند با فراهم کردن ابزار و متدولوژی های مورد نیاز، به کارگیری مجدد قطعات، ساختارها و کاربردها را امکان پذیر سازد. از آنجا که نیاز به سازماندهی تعداد زیادی از هسته های IP در یک تراشه با بهره گرفتن از زیرساخت ارتباطی استاندارد در طراحی SOC احساس می شد، این موضوع ابتدا طراحان را به استفاده از روش طراحی مبتنی بر بستر رهنمون گردانید. بسترها تنها دارای ارتباطات مبتنی بر گذرگاه هستند. بنابراین طراح می بایست با پیکره بندی و برنامه ریزی هسته های IP متصل شونده به گذرگاه ها، سیستم جدید را ایجاد می کرد. اما کم کم احساس نیاز به نوع کارآمدتری از شبکه ارتباطات احساس می شد، که بتوانند ارتباطات در SOC های بزرگ و پیچیده را حمایت کند. بدین ترتیب ایده شبکه روی تراشه مطرح شد. اولین حسن NOC آنست که راه حلی برای مشکلات الکتریکی در تکنولوژی های زیر میکرون به حساب می آید زیرا سیم کشی های عمومی و حجیم را ساختاربندی و مدیریت می کند. به علاوه، کارآمدتر، قابل اطمینان تر و مقیاس پذیرتر نسبت به گذرگاه های معمول است. شبکه قابل پیکره بندی و مقیاس پذیر روی تراشه، بستر انعطاف پذیری است که می تواند با نیازهای کاربردهای مختلف منطبق شود. اما در ساخت این تراشه ها، هنوز مشکلاتی نظیر هزینه ارتباطات بین مولفه ها و احتمال بروز خرابی های غیرقابل پیش بینی در مولفه ها و مدارات ارتباطی وجود دارد. از اینرو تحمل پذیری خطا در ارتباطات، نقش مهمی در گسترش معماری شبکه روی تراشه دارد. در این پروژه روش های مختلف تحمل پذیری خطا در شبکه های روی تراشه و شبکه های کامپیوتری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و یک روش جدید ارائه شده است. ادامه پایان نامه به صورت زیر می باشد: فصل اول به بیان هدف و پیشینه تحقیق می پردازد. فصل دوم ی بر خصوصیات شبکه و شبکه های سوئیچینگ بسته ای که برای شبکه روی تراشه پیشنهاد شده اند داشته، روش های طراحی شبکه روی تراشه را معرفی می کند. فصل سوم خرابی ها، روش های مدلسازی خرابی و الگوریتم های تحمل پذیر خطای موجود برای شبکه روی تراشه را شرح می دهد. فصل 4 به تشریح الگوریتم پیشنهادی می پردازد. فصل 5 در رابطه با جزئیات شبیه سازی و ارزیابی نتایج شبیه سازی می باشد. نتیجه گیری کلی و پیشنهادات نیز در ادامه ارائه شده اند.
توان و پهنای باند به عنوان دو فاکتور مهم در ارتباطات ماهواره ای مطرح می باشند. افزایش درخواست برای دریافت سرویسهای مختلف مخابراتی ما را بر آن داشته است که به فکر بهره گیری موثرتر از پهنای باند باشیم. استفاده از مدولاسیون سطوح بالای QAM یتواند روشی برای بهره برداری بهتر از پهنای باند باشد. مدولاسیون QAM برای مدوله کردن سیگنال ارسالی در فرستنده های DVB-RCS بکار گرفته می شود. یک فرستنده DVB-RCS از تقویت کننده TWTA به عنوان تقویت کننده توان استفاده می کند. با بهبود کارایی این نوع تقویت کننده می توان مصرف توان، وزن و در نتیجه هزینه پرتاب ماهواره را به صورت قابل ملاحظه ای کاهش داد. همانطور که می دانیم تقویت کننده TWTA در بیشتر موارد یک تقویت کننده غیر خطی می باشد. همانطور که شکل 1-1 نشان می دهد، تقویت کننده TWTA تنها به ازای توانهای ورودی کم، خطی می باشد. از طرفی کار با سطح توان پایین کارایی تقویت کننده را کاهش می دهد. بنابراین برای داشتن کارایی مطلوب در تقویت کننده TWTA باید نقطه کار تقویت کننده در نزدیکی ناحیه اشباع قرار گیرد. کار در نزدیکی ناحیه اشباع باعث عملکرد غیر خطی تقویت کننده شده و این عملکرد غیر خطی باعث بروز اغتشاش در خروجی خواهد شد. خاصیت غیر خطی تقویت کننده توان بالای TWTA به عنوان یک مشکل اصلی در دستیابی به نرخ ارسال داده بالا و داشتن طیف مطلوب در خروجی می باشد. در تقویت کننده غیر خطی به علت بروز اثرات غیر خطی، طیف خروجی پهن شده و باعث کاهش کارایی پهنای باند در مدولاسیونهای M-QAM می شود. به منظور افزایش راندمان در بکارگیری پهنای باند می توان از مدولاسیونهای با نرخ داده بالا مانند 32QAM و QAM64 استفاده کرد. برای رفع مشکلات حاصل از غیر خطی بودن تقویت کننده و اغتشاشات حاصل از آن می توان از تکنیک پیش اعوجاج (pre-distortion) استفاده نمود. تکنیک پبش اعوجاج به طراحان سیستمهای ارتباطی این امکان را می دهد که خروجی تقویت کننده بدون اعوجاج داشته باشند.
تاریخچه استفاده از كارت های پلاستیكی برای شناسایی افراد به حدود سال 1950 بر می گردد. كلوپ اشرافی داینرز در آمریكا یكی از اولین جاهایی بود كه این كارت ها را به اعضایش ارائه نمود در آن زمان از بدنه پلاستیكی كارت بسادگی برای نوشتن نام و مشخصات دارنده كارت بصورت حروف برجسته استفاده می شد و كارت نقشی شبیه به كارت های اعتباری امروزی ایفا می نمود.
پیشرفت در زمینه استفاده از كارت ه ا, با ایجاد نوار مغناطیسی بر روی كارت كه توسط ماشین مخصوص قابل خواندن و نوشتن بود , سرعت گرفت و وارد مرحله جدیدی شد كه دراین كارت های مغناطیسی علاوه بر روش های برجسته كاری حروف بر روی بدنه پلاستیكی كارت , اطلاعات اضافی تا حدود 1000 بیت بر روی نوار مغناطیسی قابل ذخیره سازی می باشد. به علت خودكار شدن نسبی فرایند بررسی اعتبار كارت توسط ماشین و به دلیل امكان ارتباط لحظه ای با سیستم مركزی, امنیت این نوع كارت ها نسبت به كارت های حروف برجسته بیشتر اس ت . كارت های مغناطیسی بخصوص در صنعت بانكداری و امور مالی – اعتباری بیشترین محبوبیت را كسب نمودند . با وجود این محبوبیت , سطح امنیتی ارائه شده توسط كارتهای مغناطیسی پائین بوده و تقلب در این سیستم ها ضررهای
زیادی را متوجه سازمان های ار ائه دهندة كارت ها نموده است . این امر بخاطر آنست كه با داشتن یک ماشین استاندارد خواندن و نوشتن نوار مغناطیسی , محتوای اطلاعات ثبت شده در این نوع كارت ها ب ه راحتی قابل دستكاری و جعل می باش ند. تلاش هایی برای امن كردن كارت های مغناطیسی از طرف سازندگان صورت گرفته است.
بعنوان مثال در چك كارت های آلمانی یک ك د نامرئی و غیرقابل تغییر در بخشی از بدنة كارت قرار داده می شود كه این كد توسط ترمینال خوانده شده و با اطلاعات نوار مغناطیسی مقایسه می شود بدین ترتیب تغییر ات محتوی نوار مغناطیسی قابل كشف می
شود. با وجود این اولا هزینه دستگاه های مخصوص بكار رفته در ترمینال در این نوع سیستم بالا است, ثانیاً امنیت حاصله از این روش چندان محبوبیت پیدا نكرده است.
وجود مشكلات كارت های مغناطیسی از یک طرف و پیشرفت تكنولوژی نیمه هادی ها از دیگر سو موجب گردید تا تحقیقات بر روی امكان استفاده از تراشه های نیمه هادی در كارت ها شروع گردد.
در سال 1968 , دو محقق آلمانی ایده كارت دارای مدار مجتمع را معرفی نمودند . در سال 1974 یک محقق فرانسوی با معرفی ایده كاربرد ریزپردازنده در تراشه كارت عنوان كارت هوشمند را معرفی نمود . بدین ترتیب و با پیشرفت سریع تولید تراشه های نیمه هادی با ابعاد ریز , امكان ایجاد كارت های به معنی واقعی هوشمند كه ب ه منزلة یک رایانة كوچك قابل حمل بودند ,فراهم گردید. كارت های هوشمند هم از لحاظ میزان حافظه موجود برای ذخیره سازی اطلاعات و هم به لحاظ امنیت فیزیكی و منطقی از كارت های مغناطیسی قدیمی برترند.
امروزه در سیستم های نوین مخابراتی، بخصوص در سیستم های مبتنی بر نسل سوم مخابرات سیار، مدیریت منابع رادیویی به صورت پویا انجام می شود، به این ترتیب که پارامترهای اساسی طراحی سیستم، نظیر پارامترهای مربوط به مدوله سازی و کدکردن یا پارامترهای مربوط به کنترل توان، متناسب با وضعیت پویای کانال مخابراتی تعیین می شوند و تغییر می کنند. این رویکرد در طراحی سیستم های مخابراتی که در پژوهش های اخیر از آن با عنوان های “تطبیق پیوند” یا “مدوله سازی و کدکردن وفقی” (AMC) یاد می شود، باعث افزایش کارایی سیستم در مقایسه با سیستم های ایستا و کلاسیک مخابراتی شده، امکان دست یابی به ظرفیت های مخابراتی بالاتر را در یک ارتباط رادیویی فراهم می سازد. این افزایش کارایی، بخصوص در ارتباط های سلولی چندکاربره، با توجه به ملاحظه ی لحظه ای حضور دیگر کاربران در ارتباط مخابراتی و تصمیم گیری پویا برای کاهش اثر تداخل آن ها، چشم گیر و غیر قابل صرف نظر است.
با این حال، استفاده از مزیت های مربوط به این روش تنها در صورتی ممکن است که شناخت مناسبی از وضعیت فعلی کانال در دسترس باشد. همچنین، لازم است که برمبنای پارامترهای فعلی کانال، نسبت به پیش گویی وضعیت کانال در لحظه های آینده اقدام شود، تا پارامترهای مربوط به طراحی سیستم (نظیر پارامترهای مدوله سازی و کدکردن) متناسب با این پیش گویی تعیین و تنظیم شوند.
تخمین کانال های مخابراتی در حالت های غیرخطی و متغیر با زمان، با پیچیدگی های تحلیلی و سخت افزاری بسیاری همراه است و تکنیک های کلاسیک مطرح شده در کتاب ها و مقالات مختلف برای همسان سازی کانال، اغلب از غیرخطی بودن و متغیر با زمان بودن کانال ها صرف نظر می کنند. از سوی دیگر، با فرض این که به پارامترهای فعلی کانال بتوان دسترسی داشت، برای پیش گویی کانال در لحظه های آینده، تنها چند روش محدود در مقاله ها و منابع کلاسیک مخابرات سیار ذکر شده که اغلب مبتنی بر پیش گویی خطی کانال هستند. استفاده از شبکه های عصبی، با توجه به ماهیت غیرخطی این شبکه ها و توانایی تعمیم آن ها پس از طی یک دوره ی آموزشی مناسب، می تواند راهکار تازه ای برای تخمین و پیش گویی کانال باشد. این پایان نامه به تحقیق درباره ی همین موضوع می پردازد.
در فصل اول این پایان نامه، ویژگی های اصلی کانال های سیار مخابراتی با محوشدگی باند باریک می شوند. بحث درباره ی نویز سفید جمع شونده ی گوسی و مطالعه ی مدل رایلی از مباحث مطرح شده در این فصل هستند.
در فصل دوم، پس از بحث درباره ی اهمیت و مزیت های مدوله سازی تطبیقی، نشان داده می شود که با پیشگویی رفتار کانال می توان کارایی سیستمی را که از مدوله سازی تطبیقی استفاده می کند افزایش داد.
در فصل سوم، فرایند محاسبه ی سیگنال به نویز (SNR) به دو بخش تخمین نسبت سیگنال به نویز محض کانال (SNR0) و پیش گویی توان محوشدگی (α) تقسیم شده، سیستم پیشنهادشده ی مبتنی بر شبکه های عصبی برای محاسبه ی این دو پارامتر، معرفی و ارزیابی می شود.
فصل چهارم نیز به جمع بندی و ارائه ی چند پیشنهاد اختصاص یافته است.
تكامل رله های حفاظتی ژنراتور از رله های مكانیكی جدا از هم به رله های استاتیک با المانهای نیمه هادی و سپس به رله های دیجیتال با پردازشگرهای چند كاره بوده است . گر چه اغلب حفاظتهای موجود متشكل از رله های الكترومكانیكی و یا استاتیكی هستند اما در هنگام تعویض این رله ها جهت دست یابی به قابلیت اطمینان بهتر سیستم و دریافت اطلاعات كاملتر از رله ها ،انتخاب رله های دیجیتال اجتناب ناپذیر است. مهندسی حفاظت بیش از ده سال است كه از این رله ها استفاده می كند و در این مدت به سهولت كاربرد این رله ها و مزایای بی شمار استفاده از تكنولوژی دیجیتال دست یافته است. دو روش جهت استفاده از سیستم های حفاظتی دیجیتال ژنراتوری برای كارشناسان حفاظت وجود دارد. در روش اول تمامی سیستم حفاظتی الكترومكانیكی و یا استاتیكی با مجموعه ای ازیک سیستم حفاظت چند كاره تعویض می گردد و در دومین روش سیستم حفاظت جدید به مجموعه سیستم حفاظتی قبلی اضافه می گردد. در بیشتر مواقع پیشنهاد كارشناسان برای تعویض یک سیستم حفاظتی روش دوم است كه تركیبی از رله های حفاظتی چند كاره با سیستم حفاظتی قدیم است . در این حالت رله های دیجیتال حفاظت اصلی واحد را بعهده می گیرند و حفاظت پشتیبان بوسیله رله های الكترومكانیكی انجام می شود. سیستم های حفاظتی دیجیتال علاوه بر انجام كارهای روتین حفاظت اندازه گیری كمیتهای مختلف ولتاژ، جریان، فركانس، توان اكتیو و راكتیو را در پریودهای زمانی مشخص انجام می دهند . همچنین منحنی های تغییرات كمیتهای فوق نسبت به زمان و امكان انتقال اطلاعات به فواصل دور از مزایای حفاظت دیجیتال است.
در حفاظت دیجیتال امكان تحلیل وقایع و ترتیب عملكرد رله های مختلف جهت دستیابی به نقاط ضعف سیستم حفاظتی و یا تحلیل خطای موجود در شبكه بسیار كاملتر از رله های نسل پیش است. امكان تغییر تنظیمات رله از راه دور، همچنین تغییر ساختار شماتیک حفاظت تغییر اینترلاكها و واحدهای فعال كننده رله بدون تغییر در ساختار سخت افزاری بخش حفاظت وجود دارد. پیشرفت تجاری حفاظت دیجیتال مربوط به دهه هشتاد و همزمان با كاهش چشمگیر قیمت پردازشگرهای چند منظوره بوده است. كاهش در فضای پانلها و همچنین كاهش در مقدار ولت آمپر مصرفی دستگاه های حفاظت كه منجر به كاهش بردن ترانسهای ولتاژ و جریان می گردد از پیامدهای استفاده از رله های دیجیتال است. فاكتورهای مهمی كه در انتخاب میزان افزونگی و ساختار حفاظت و احد موثر است قدرت تولیدی ژنراتور، دستورالعملهای سازنده و تجارب بهره بردار واحد می باشد كه مجموعه موارد فوق طراح حفاظت را در انتخاب ساختار سیستم حفاظت یاری می نماید. سمینار زیر كه با عنوان تحلیل و تنظیم رله های حفاظتی واحدهای سیكل تركیبی كرمان ارائه گردیده به موضوع حفاظت دیجیتال ژنراتور پرداخته و رله نمونه است كه در این واحدها مورد رله 216 REG ساخت شركت ABB مورد بحث استفاده قرار گرفته است.
فصل اول: مبانی حفاظت دیجیتال
فصل دوم: سخت افزار رله REG 216C
فصل سوم: تبین وظایف رله های مختلف حفاظتی ژنراتور و بیان مبانی تنظیم این رله ها
فصل چهارم: تنظیم رله های حفاظتی 216
مراجع
با توجه به گستردگی موضوعات در مورد رله ه ای دیجیتالی مانند رله دیفرانسیل وسایر رله های جریانی و ولتاژی بنا به پیشنهاد استاد محترم راهنما در موضوع حفاظت ژنراتور، تاكید بر رله های حفاظتی امپدانسی ژنراتور خاصه رله های قطع تحریک و حفاظت لغزش قطب بوده است. و بنابراین مقالات ارائه شده در قسمت مراجع بشتر در زمینه همین موضوعات میباشد.