مشخصهی اساسی بهره برداری از سیستم قدرت برابری لحظهای تولید و مصرف انرژی الکتریکی می باشد که این الزام را ایجاد مینماید که سیستم میبایست نیازمندیهای قابلیت اطمینان بالایی را دارا باشد . از آنجا که نگهداشت و تعمیرات 2 بخشهای مختلف سیستم قدرت از جمله تولید، انتقال و توزیع را شامل می گردد، تأثیر قابل ملاحظهای بر عملکرد مطمئن سیستم قدرت دارد که این مهم مورد توجه محققان بسیاری قرار گرفته است.
از طرفی، تجدید ساختار صنعت برق منجر به ایجاد رویکردهای بازار محور برای جداسازی بسیاری از خدماتی است که به وسیله نهادهایی با منافع شخصی نظیر شرکت های تولید، فراهم آورندگان خدمات انتقال، شرکت های توزیع و دیگر نهادها شده است . در حالی که ایجاد رقابت، بهره برداری سیستم به هم پیوسته ی قدرت را در افق کوتاهمدت متأثر میکند، تأثیرات بلندمدت تری نیز بر مسائل برنامه ریزی سیستم قدرت ایجاد میکند. لذا مفاهیم نوینی در مسائل برنامه ریزی سیستم قدرت می بایست مدنظر قرار گیرد. امروزه هزینه های نگهداشت و تعمیرات سیستم قدرت با افزایش تقاضای قابلیت اطمینان بالا برای سیستم در حال افزایش است. شرکتهای برق سالیانه میلیونها دلار را برای حفظ قابلیت عملیاتی سیستم در حالت امن و کارا هزینه مینمایند. عملیات نگهداشت و تعمیرات در حال حاضر وابسته به زمان بوده و در برخی از شرکتها نیز توسط شمارنده های دیگر نظیر تعداد انجام عملیات بهره برداری و یا بازرسیهای ویدیویی صورت میپذیرد. روش های موجود بسیار محافظهکارانه بوده و ممکن است که نگهداشت و تعمیرات در زمانی که مورد نیاز نیست انجام شود و یا نگهداشت و تعمیرات برای واحدهایی که نیاز دارند انجام نشود . روش های جدیدی در محیط تجدید ساختار یافته مورد نیاز است تا به مدیران این امکان را بدهد که در عین حالی که گامهای مناسبی برای حفظ قابلیت اطمینان سیستم برداشته میشود، هزینه ها نیز کنترل شده و در صورت امکان کاهش یابد.
در خلال این مسائل با جداسازی صورت گرفته پس از تجدیدساختار صنعت برق این مسئله ایجاد شده است که تصمیمگیری در مورد یک مسئلهی خاص همچون زمان آغاز نگهداشت و تعمیرات از سوی چند نهاد مجزا که لزوماً اهداف یکسانی را دنبال نمیکنند انجام شود. بنابراین در مطالعه ی مسائل صنعت برق در محیط جدید باید همواره این نکته که مسئله زمانبندی تعمیرات از دید کدام یک از نهادها مورد بررسی قرار می گیرد مدنظر باشد.
همچنان که نهادها در بازار به سمت عملیات انجام بازار محور حرکت میکنند ابزارهای تصمیم گیری به منظور ارزیابی تأثیر رقابت می بایست ایجاد گردند. مفهوم رقابت چالشهای جدیدی را برای شرکت های برق ایجاد نموده است. یکی از این چالشها، انتخاب رویه های مناسب برنامه ریزی عملیاتی برای تهیه ی برنامه ی زمانبندی نگهداشت و تعمیرات تجهیزات خود میباشد. در این انتخاب هماهنگی بین برنامه ریزی زمان بندی بلندمدت و کوتاهمدت میبایست در نظر گرفته شود. در عین حال باید مصالحهی هزینه/ فایده را نیز در مورد
خروجهای نگهداشت و تعمیرات بر شرکتهای تجدیدساختارشده لحاظ نمود.
نکتهی مهم در محیط جدید فعالیت این است که به علت کمبود اطلاعات (ناشی از تجدیدساختار و ایجاد رقابت) حل کردن مسائل به صورت متمرکز تقریباً غیر ممکن است. زیرا حل مسائل به صورت متمرکز نیاز به اطلاعات کامل دارد. از آنجا که در محیط جدید نهادها جدا از یکدیگر و با اهداف متفاوت به فعالیت های متعددی میپردازند انگیزهای برای در اختیار قرار دادن اطلاعات خود ندارند. بدین سبب راهحلها و روش های دیگری برای حل مسائل جستجو میگردد.
در این پایان نامه به زمانبندی تعمیرات واحدهای نیروگاهی در محیط تجدیدساختار یافته با درنظر گرفتن پیش بینی قیمت، لحاظ نمودن قدرت بازار و نقش بازیگران در تعیین استراتژی یکدیگر به کمک تئوری بازی ها پرداخته شده است.
سمینار ارشد رشته برق قدرت: زمان بندی تعمیرات واحدهای تولید در سیستم قدرت