با وقوع انقلاب تکنولوژی و فناوری اطلاعات، از سالهای بعد از 1990، الگوی اقتصاد جهانی، تغییر اساسی کرد. در اقتصاد امروز، دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه مالی و فیزیکی شده است. سرمایه، در مورد مؤسسهها، به هر دارایی برمیگردد که باعث ایجاد جریانهای نقدی آتی شود. بیشتر داراییهای شناخته شده، ماهیت مشهود و عینی دارند، بنابراین، سرمایه مشهود به داراییهای فیزیکی و مالی سازمان اشاره دارد. ارزش این داراییها به طور ادواری (توسط شرکتهای بخش عمومی) افشا میشود و به آسانی بر روی ترازنامه به دست آمده از ثبتهای مالی این شرکتها، یافت میشود. داراییهای فیزیکی، میتواند به معنی زمین، ماشینآلات، موجودی کالا، تجهیزات و…. باشد، درحالی که داراییهای مالی به حقوق صاحبان سهام، سودهای انباشته، سرمایه در گردش، پیشپرداخت هزینهها، حسابهای دریافتنی و …. گفته میشود. اهمیت داراییهای نامشهود در تعیین سودهای آتی به طور فزایندهای در حال افزایش است.
امروزه از سرمایه فکری به منظور ایجاد ارزش برای سازمان استفاده میشود و در دنیای امروز، موفقیت هر سازمان به توانایی مدیریت این داراییها بستگی دارد. امروزه شاهد رشد اهمیت سرمایههای فکری، به عنوان یک ابزار مؤثر برای افزایش رقابت شرکتها هستیم. اندازهگیری سرمایه فکری به منظور مقایسه شرکتهای مختلف، تعیین ارزش واقعی آنها و حتی بهبود کنترلهای آنها ضروری است.
در این فصل ما به ارائه کلیاتی از قبیل تاریخچه تحقیق ، تعریف مساله ، فرضیات تحقیق ، تعریف متغیرهای موجود در تحقیق ، بیان اهداف و اهمیت و ضرورت تحقیق پرداختیم.
2-1) تاریخچه مطالعاتی
با توجه به جدید بودن موضوع تحقیق، در ایران، تحقیقی در این مورد صورت نگرفته وعمدتا تحقیق های انجام شده درباره اندازه گیری سرمایه فکری است. اما تحقیقات زیادی در مورد عوامل تاثیر گذار بر تصمیمات سرمایه گذاران و همچنین سرمایه فکری انجام شده است که از این قبیل میتوان به تحقیق:
رضا تهرانی و قدرت ا… طالب نیا تحت عنوان ارزیابی میزان اتكاء معامله گران بورس اوراق بهادار تهران به اطلاعات حسابداری و غیرحسابداری در تصمیمات سرمایه گذاری ، به این نتیجه رسیدند که اطلاعات غیر حسابداری مانند نوع مدیریت، مسائل سیاسی و اقتصادی داخلی و بین المللی، حجم فروش و نوع صنعت تأثیر بیشتری از اطلاعات حسابداری، برتصمیمات سرمایه گذاران دارد و توجه به اطلاعات حسابداری در رتبه پایین تری قرار دارد.
سولماز امام (1389) در تحقیقی تحت عنوان عوامل موثر بر سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران به این نتیجه رسید که 18 عامل، عوامل سیاسی کشور، شفاف سازی اطلاعات مالی، نوع صنعت، حجم معاملات یک سهم، نسبت قیمت به سود(P/E)، نوع مالکیت شرکت ها، پیش بینی درآمد هرسهم [1] ، ثبات روند EPS، ریسک سیستماتیک ، مدیریت شرکت، سود نقدی هر سهم[2] ، نوسانات قیمت سهام، تأخیر در پرداخت سود نقدی، افزایش سرمایه توسط شرکت ها، نرخ بهره بازار و سود بانکی، نرخ تورم، شایعات منتشر شده در بورس و توصیه کارگزاران در تصمیمات سرمایه گذاران از اهمیت بالایی برخوردار است.
اما گارسیا و ایزابل مارتینز[3] (2007) در اسپانیا در تحقیقی مشابه تحت عنوان استفاده از اطلاعات سرمایه فکری در تصمیمات سرمایه گذاری به این نتیجه رسید که تحلیل گران مالی معمولا از اطلاعات بیشتری در خصوص استراتژی های شرکت، سرمایه مشتری و سرمایه سازمانی استفاده می کنند و نیاز کمتری به اطلاعات تحقیق و توسعه و نوآوری دارند.
بومن و فرشکاف[4] (1987) در تحقیقی تحت عنوان تحلیل گران مالی چطور سرمایه گذاری می کنند به این نتیجه رسیدند که تحلیل گران معمولا از اطلاعات مالی برای رد سریع گزینه نامطلوب سرمایه گذاری استفاده می کنند.
چانگ و میدور (1984) در تحقیقی تحت عنوان اطلاعات مورد نیاز سرمایه گذاران و گزارشات سالانه به این نتیجه رسیدند که تحلیل گران بیشتر به موقعیت رقابتی و شرکت و اهداف مدیریت توجه می کنند.