ها و اصطلاحات تحقیق توضیح داده می شود.
محافظه كاری به عنوان یكی از اصول محدود كننده حسابداری، سالهاست كه مورداستفاده حسابداران قرار دارد و علیرغم انتقادهای فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نموده است. اصل محافظه كاری موجب می شود تا از میان روش های مختلف، روشی انتخاب و اعمال گردد كه حداقل اثر فزاینده را بر سود خالص و جمع داراییهای شركت داشته باشد. به عبارت دیگر بر اساس این اصل، شركت نباید از روش هایی استفاده كند كه درآمدها و داراییهای خود را بیش از واقع و هزینه ها و بدهی های خود را كمتر از واقع نمایش دهد (واتز a،b2003 )4.
2-1. بیان مسئله
محافظه كاری در حسابداری به معنای تفاوت در خط مشیءهای انتخابی و مورد قبول اخبار خوب و بد است، منظور از اخبار خوب بازده مثبت سهام یا رویدادهایی است كه منجر به افزایش سود می شوند، ومنظور از اخبار بد بازده صفر یا منفی سهام است كه منجر به كاهش سود می شوند، كه بدین ترتیب محافظه كاری را رویه كاهش سود و كمتر نشان دادن داراییها در پاسخ به اخباربد ودرمقابل عدم افزایش سود و بیشتر نشان دادن داراییها در مقابل اخبار خوب تعریف نموده اند(باسو،1997،ص50)5.
تهیه صورت های مالی محافظه كارانه بر قابلیت اتكاء اطلاعات حسابداری می افزاید، محافظه كاری توانایی سود حسابداری برای انعكاس سود اقتصادی (بازده مثبت سهام )و زیان اقتصادی (بازده منفی سهام ) رانشان می دهد. تأكید محافظه كاری بر تمایز قائل شدن بین بازده مثبت و منفی سهام (سود و زیان اقتصادی )است(همان منبع،ص51)1 .
انتظار می رود اطلاعات با كیفیت بالاتر اثر مطلوبی بر انتظارات سرمایه گذاران از بازده مورد انتظار (هزینه سرمایه ) داشته باشد. هزینه سرمایه یكی از متغیرهای موثر در مدل های تصمیم گیری است و به عنوان بازده مورد انتظار سهامداران تعریف می شود. به عبارت دیگر هزینه سرمایه به حداقل نرخ بازدهی كه شركت باید بدست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران در شركت تأمین شود گفته می شود. در واقع اگر نرخ بازده سرمایه گذاری یک شركت از هزینه سرمایه اش بیشتر باشد ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. بنابراین در صورتی كه شركت ها هزینه سرمایه پایین تری را تجربه كنند، می توانند پروژه های سرمایه گذاری بیشتری را بپذیرند. از آنجا كه محافظه كاری از جمله عوامل موثر بر كیفیت اطلاعات حسابداری است، لذا می توان نتیجه گرفت كه با افزایش میزان محافظه كاری هزینه سرمایه كاهش می یابد.
طی سالهای اخیر محققان زیادی به ارائه معیارهایی برای اندازه گیری محافظه كاری اقدام نمودند که در تحقیق حاضر از مدل باسو که از جنبه سود و زیانی و همچنین مدل نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری که مدلی ترازنامه ای است، استفاده خواهد شد.
باسو2(1997) محافظه كاری را به عنوان تمایل حسابداران جهت نیاز به درجه بالاتری از تایید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد تعریف كرد. باسو در واقع از دیدگاه صورت سود و زیان به تعریف محافظه كاری پرداخت و از رفتار نامتقارن سود، نسبت به اخبار خوب و بد به عنوان محافظه كاری یاد نمود. او با بهره گرفتن از این تعریف به دنبال معیاری برای سنجش محافظه كاری بود و به منظور عملیاتی كردن و فرموله نمودن معیار مربوطه، بازده های مثبت و منفی سهام را جانشینی برا
ی اخبار خوب و بد تعریف خود در نظر گرفت. بدین ترتیب این تعریف از محافظه كاری، رابطه سود – بازده را در نظر می گرفت .