پایانه های بین راهی علاوه بر ارزش سکونتی و هنری، از دیدگاه مسایل اجتماعی و فرهنگی نیز حایز اهمیت می باشند. کاروانسراها در طول زمان و بر حسب نیازهای محیطی و ضرورت اجتماعی شان موقعیتی فراتر از یک توقفگاه یا منزلگاه یافته اند و به محلی برای تعامل و تعاطی اندیشه ها، تبادل و تقابل آداب و رسوم اقوام و ملل مختلف مبدل شده که بی شک ارتباطات و تلاقی افکار و اندیشه ها و اقوام گوناگون تاثیر شگرفی بر زندگی مردم ایران زمین داشته است.
درگذشته کاروانسراها به مثابه شهر و یا قصبه ای کوچک علاوه بر تامین نیازهای اقامتی و امنیتی رهگذران با ارائه خدماتی نظیر نانوایی، آسیاب، مسجد و دکانی جهت خرید و فروش کالاهای کاروانی کلیه نیازهای مخاطبان (مسافران و چارپایان) را فراهم می نموده اند. اما متاسفانه با گذشت دوران این مجموعه ها کاربری خود را از دست داده و به مخروبه هایی فراموش شده مبدل گشته اند.
فصل اول:
تعاریف و كلیات
1-1- اقامتگاه در لغت و اصطلاح
اقامتگاه در لغت به معنی محل سکنا به کار رفته، و در اصطلاح حقوقی «اقامتگاه هر شخصی عبارت از محلی است که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آنجا باشد.
1-1-1- فرق مسکن و اقامتگاه
در اصطلاح حقوقی «مسکن» مرکز زندگی مادی و سکنای هر شخص است، در حالی که «اقامتگاه» ناظر به مرکز زندگی حقوقی فرد است. هیچکس نمیتواند بیش از یک اقامتگاه داشته باشد، در حالی که میتواند دارای چند مسکن باشد
1-1-2- مبنا در تعیین اقامتگاه
مبنا در تعیین اقامتگاه «مرکز مهم امور» است و اگر قانون مدنی به «محل سکونت» توجه نموده، از اینروست که غالباً مرکز مهم امور فرد همان محل سکنای وی نیز هست. این مبنا در حقوق فرانسه و کشورهای تابع نظام حقوقی رومن و ژرمن نیز پذیرفته شده است، چنانکه ماده ۱۰۲ «قانون مدنی فرانسه» از آن به «مرکز اصلیِ» شخص تعبیر کرده است. در نظام آنگلو ساکسون هر فرد دارای اقامتگاه اصلی یا طبیعی است، یعنی محلی که در آن متولد شده است و آن محل قانوناً اقامتگاه او تلقی میشود، تا اقامتگاه جدیدی اختیار کند که در این صورت اقامتگاه جدید اقامتگاه انتخابی او خواهدبود.