تعریف مالکیت
در زبان فارسی با افزودن «یای مشدد» و «ت» یا همان «یت» به آخر برخی کلمات عربی مصدر جعلی ساخته میشود. مثل: تابع-تابعیت، مظلوم-مظلومیت. بنابراین «مالکیت» را باید مصدر جعلی از «مالک» دانست و این لفظ کلمهای عربی است که در تعریف آن فرهنگنویسان گفتهاند:
«صاحب، خداوند، کسی که صاحب چیزی باشد و بتواند در آن تصرف کند…»
این لفظ حالت و چگونگی کسی را بیان میکند که صاحب چیزی است و میتواند در آن تصرف کند. به آنچه در قبضه و تصرف مالک قرار میگیرد «ملک» گفته میشود که در تعریف آن گفتهاند:
«به کسر میم و سکون لام به معنای دارایی، مال و هر آن چیزی است که در تصرف و ترکیبی از طریق مشروع باشد.»«ملکیت» مصدر جعلی از «ملک» است که حالت و چگونگی مالی را بیان میکند که موضوع رابطۀ مالکیت است. پس، از نظر فرهنگنویسان فارسی «ملک» همچون «مالک» یک لغت عربی است و اسم است و تفاوت مالکیت و ملکیت به نوع نگاه ما برمیگردد؛ به این معنا که در رابطۀ اعتباری پدیدآمده بین شخص و مال اگر به شخص نظر کنیم رابطۀ مزبور را «مالکیت» میخوانیم و اگر به مال توجه کنیم آن را «ملکیت» مینامیم. اما مال با توجه به آنچه گفته شد در ملک شخصی مالک قرار میگیرد. با توجه به تعریفهایی که در بالا بدان اشاره شد از نظر لغتنویسان فارسی «مالک» شخصی است که مالی را در قبضه و تصرف خود دارد و به این مال پس از ایجاد رابطۀ مالکیت، «ملک» میگویند.در فرهنگ لغت عرب نیز همین نتیجه راجع به مال، ملک و مالک را میتوان اخذ کرد. برای مثال خلیل صاحب کتاب العین میگوید: «والملک ما ملکت الید من مال»
مالکیت یک نوع رابطه و علقه خاص است میان مالک و مملوک که مستلزم سلطنت مالک بر شیء است. این رابطۀ خاص را وقتی به لحاظ ارتباط با مالک در نظر بگیریم، از آن به «مالکیت» تعبیر میکنیم. هنگامی که به طرف دیگر رابطه یعنی شیء توجه کنیم، بهعنوان مملوکیت خواهد بود و هنگامی که از خودِ علقه، سخن به میان آوریم، به «ملکیت» تعبیر میکنیم. «دربارۀ عناصر مالک، مملوک و ملکیت آنچه در این نوشتار اهمیت دارد، شناخت ماهیت رابطه و امور مربوط به مالک و مملوک است. همان طور که اشاره شد، یک رابطه و علقه خاص میان مالک و مملوک مالکیت تعبیر شده است؛ اگرچه دربارۀ ماهیت ملکیت، مباحث فراوانی وجود دارد و در این خصوص اختلافهای فراوانی وجود دارد.»
قانون مدنی ایران تعریفی از نهاد مالکیت ارئه نکرده است و تنها یکی از علاقههای اشخاص نسبت به اموال بهعنوان مالکیت در مادۀ 29 این قانون معرفی شده است. حقوقدانان تعاریف مختلفی از مالکیت ارائه دادهاند. در یک تعریف آمده است «حقی دائمی است که به موجب آن شخص میتواند حدود قوانین تصرف در مالی را به خود اختصاص دهد و از تمام منافع آن استفاده کند.» در تعریف دیگر از این نهاد آمده است: «مالکیت رابطهای است بین شخص و شیء مادی تصورشده و قانون نیز آن را معتبر شناخته و به مالک، حقوقی میدهد که انتفاعات ممکنه را از آن ببرد و کسی نتواند از او جلوگیری کند.» با توجه به مطالب گفتهشده به نظر میرسد مالکیت دارای عناصری به شرح ذیل باشد. عنصر اول در دنیای امروز آن است که مالکیت به حکم قانون و بهصورت قهری انجام میگیرد. تملک میتواند دارای اشکال گوناگون و ناظر به اموال غیرمنقول باشد. تملک صرفاً به افراد و شخصیتهای حقوق خصوصی محدود نمیشود و یکی از مهمترین مباحث در این مورد تملک نهادهای عمومی میباشد.
. معین، محمد، منبع پیشین، ص498
. انصاری، مسعود و طاهری، محمدعلی، دانشنامۀ حقوق خصوصی، (جلد اول) نشر جنگل، چاپ سوم، 1388، ص 9
. همان منبع، ص 1739.
. الفراهیدی، ابوعبدالرحمن الخلیل بن احمد، کتاب العین، جلد پنجم، ص 380.
. محقق داماد، سید مصطفی، منبع پیشین ، ص 108.
. حکمت نیا، محمود، مبانی مالکیت فکری، نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم، 1387، ص 132.
. انصاری، مسعود و طاهری، محمدعلی، دانشنامۀ حقوق خصوصی، (جلد اول) نشر جنگل، چاپ سوم، 1388، ص 1658.
. کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی(اموال و مالکیت)، نشر میزان، چاپ هفتم، 1382، ص 102.
. امامی، سید حسن، حقوق مدنی، جلد دوم، چاپ پانزدهم،1380ریال ص 42.