همبستگی های فیزیولوژیکی
زمانیکه افرادی مصاحبه ساخت دار را برای روشن ساختن،تمایلات قبلی افراد سنخA بکار می برد،رفتار او را تحت شرایط آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار میدهند که همبستگی فیزیولوژیکی چیزی را که رفتار می تواند در آن شرایط ظاهر شوند،باشد.
افراد سنخ A با صدای بلند از کوره در رفتن وتند و سریع صحبت کردن را در موقعیت های ناکام کننده شرایط رقابتی ملایم در مصاحبه از خود نشان می دهند.
به علاوه آنها تغییرات فیزیلوژیکی خاصی را نشان می دهند که نمایانگر فعالیت شاخه عصبی سمپاتیک از دستگاه عصبی خود مختار که بطور غریزی بدن را آمهده برای جنگ یا گریز می سازند.(پایان نامه کارشناسی)
این تغییرات خود مختار ممکن است شامل بالا بردن فشار خون انقباضی،افزایش ضربان قلب و خروج کاته کولامنیها و داخل شدن آن به جریان خون شود.
کاته کولامنیها ،انتقال دهنده های عصبی را آسان می سازد.وقتی این امر با سبامد زیادی اتفاق می افتد و برای مدت زیادی باقی بماند.
برانگیختگی فیزیولوژیکی برای سرخکها مغز بوده و به ماهیچه های قلب آسیب می رساند.این امر که نارسایی قلبی نامیده می شود منجربه بی نظمی در پمپاژ و کار قلب شده و می تواند بسیار مضر و کشنده باشد.
تئوری یادگیری اجتماعی-شناختی در رابطه با شکل گیری الگوی شخصیتی رفتاری A:
کارهای مقدماتی که در مورد شخصیت الگوی A صورت گرفته است نشان می دهد که ساخت شخصیت الگوی A تحت تاثیر روابط والدین با کودک است و در واقع والدین با رفتاری که از خود نشان می دهند کودکان خود را در جهت شخصیت A سوق می دهند.یکی از مواردی که در ساخت شخصیت افراد دخالت دارد فرآیندهای جامعه پذیری و سرمشق دهی و یادگیری های اجتماعی و همچنین مشاهداتی است که افراد در طی دوره زندگی با آن مواجه بوده اند.تحقیقات نشان می دهد که والدینی که تقاضای بالایی از بچه هایشان دارند از آنها تیپ شخصیتی-رفتاری A می سازند.
والدین افراد الگوی شخصیتی-رفتاری A تکیه زیادی بر مسئله پیشرفت دارندو از و از کودکان خود می خواهند با دیگران رقابت کنند و هرآنچه را که از آنها از روش های سخت گیرانه در تربیت آنها استفاده می کنند (مانند استفاده از تنبیه بدنی و عدم تفهیم و یاتایید کلامی آنها)کودکان به خاطر اجتناب از تنبیه عداوت است.
این نوع پرخاشگری که از طریق احساس رضایت و خشنودی از ضربه ،آسیب و صدمه زدن به دیگران حاصل می شود.از یک نیاز به کاهش پرخاشگری برانگیخته می شود.بنابراین مشخص می شود که سنخ A نوعی از پرخاشگری را هم در وظایف و تکالیف ناکام سازی آزمایشگاهی وهام در زندگی روزانه از خود بروز می دهد و علاقه مند است که به انواع مختلف به دیگران آسیب و صدمه برساندبدون این که از طرف آنان با پرخاشگری متقابل مواجه شود در مقابل تحت چنین شرایطی پرخاشگری سنخB متوجه هدفی است مشخص که با وسایل مختلف تمایل دارد به آن دست یابد.با تمام این احوال به نظر می رسد که سنخ B بهتر از سنخA است.