شخصیت
مفهوم اصلی و اولیه شخصیت ،تصویر صوری و اجتماعی وبر اساس نقشی که فرد در جامعه ایفا می کند ترسیم می شود.یعنی در واقع فرد به اجتماع خود شخصیتی را ارائه می دهد که جامعه بر اساس آن او را ارزیابی می کند.شاید بتوان گفت که واژه شخصیت در بین واژگانی که رنگ و بوی روان شناختی دارند، واژه ای است که بیش از هر واژه دیگر توسط افراد جامعه به کار گرفته می شود.این امر یکی از دلایل بارز اهمیت کلی مسئله شخصیت در زندگی افراد جامعه است.مخصوصا که بیشتر تعاریف و تعابیر ارائه شدهاز سوی عامه حکایت از جنبه بسیار قوی اجتماعی شخصیت می کند، و وقتی که گفته می شود فلانی “بسیار با شخصیت است” غالبا درجه کارایی و جاذبه اجتماعی وی مورد نظراست و شاید بتوان گفت، شخصیت مهمترین موضوع روانشناسی است ، زیرا که موضوعات مختلفی چون، ادراک احساس، تفکر، انگیزه ، هوش و غیره اجزای تشکیل دهنده شخصیت هستند و به عنوان عوامل موثر در شخصیت مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. روانشناسی ، در بحث شخصیت هم کلیت فرد و شباهتهای افراد وهم تفاوت های فردی را مورد بحث قرار می دهند و لذا به سئوالات متعددی در مورد شباهتها و تفاوتهای افراد جواب می دهد.به سوالاتی از این قبیل: چرا بعضی افراد در موقعیت های مختلف زندگی دچار تعارض می شوند.
چرا بعضی از افراد در زندگی شغلی خود پیشرفت نمی کنند.
جرا بعضی از افراد جذاب و پرطرفدار هستند؟
تعاریف شخصیت
با توجه به نوع موضوع های مورد بررسی و روش های به کار بسته شده، توسط روانشناسان متعدد و نیز بر اساس مکاتب مختلف روانشناسی متعدد و متنوع است. لغت شخصیت که در زبان لاتین و در زبان انگلیسی خوانده می شود ریشه در کلمه لاتین دارد. این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شودکه بازیگران تئاتر در یونان قدیم به صورت خود می زدند. به مرور زمان معنای این کلمه گسترده تر شد و نقشی را که بازیگر اجرا می کرد را نیز در بر گرفت.بنابراین مفهوم اصلی و اولیه شخصیت ، تصویری صوری و اجتماعی است و بر اساس نقشی که فرد در جامعه ایفا می کند ترسیم می شود.شخصیت در اصطلاح عامه معانی متعددی دارد یکی ان آن معانی ، هیبت است.
از این رو کسی که می تواند نظر و اراده خود را به گروهی از افراد تحمیل کند آدمی با شخصیت به شمار می رود.معنی مصطلع دیگر شخصیت، به طور کلی ، هر نوع صفت اخلاقی برجسته ای است .مانند شباهت اخلاقی ،قوت ، اراده و … که سبب امتیاز فرد آدمی می گردد تا انجا که او را به خصوص به آن صفت می شناسند و به خاطر آن صفت می ستایند.واژه شخصیت در اصطلاح ، بلندی مقام را می رساند.چنانکه گفته می شود شخصیت علمی یا شخصیت مذهبی تعاریف علمی از شخصیت نیز متعدد و متنوع است که چند مورد از تعاریف کلی در این زمینه ذیلا ارائه می شود.
شلدون: شخصیت سازمان پویای( زنده) جنبه های ادراکی و اتصالی و ارادی و بدنی فرد آدمی است.اریک فروم:شخصیت مجموعه کیفیت های موروثی و اکتسابی است که خصوصیت فرد بوده و او را منحصر به فرد می کند .سالیوان: معتقد است شخصیت مفهومی فرقی است و نمی تواند به تنهایی یعنی خارج از آن چه بین افراد می گذرد در نظر بیاید.بلکه رفتار بین اشخاص تنها چیزی است که ممکن است به عنوان شخصیت مورد ملاحظه واقع شود.دکتر شاملو:با توجه به تعاریف متعدد،تعریف کلی زیر را ارائه می دهد:
شخصیت عبارت است از مجموعه ای سازمان یافته و واحدی متشکل از خصوصیات نسبتا ثابت و مداوم که بروری هم یک فرد ازفرد یا افراد دیگر متمایز می کند.
personalite
personality
persona