زندگی اجتماعی انسان تحت حاكمیت قواعد و هنجارهای اجتماعی است. اگر ما از قواعدی كه انواع رفتار را در زمینههای معینی به عنوان رفتارهای مناسب و رفتارهای دیگری را به عنوان رفتارهای نامناسب تعریف میكنند، پیروی نمیكردیم، فعالیتهایمان دستخوش هرج و مرج میگردید.
از سوی دیگر زندگی اجتماعی انسان با پدیدههای اجتماعی نمود مییابد. پدیدههای اجتماعی در واقع واقعیتهایی هستند كه جزء ذاتی زندگی اجتماعی بشر میباشند. حال اگر برخی از این پدیدهها در وضعیتی قرار گیرند كه از سوی جامعه، منفی تلقی شوند، ممكن است كه در حیات مطلوب اجتماعی اثر نامناسب گذارده و یا آن را تهدید نمایند. اما باید دانست كه تلقی منفی از یک پدیده اجتماعی در همه جوامع یكسان نیست و شاید معدودی از این پدیدهها را بتوان یافت كه وجود آنها در تمام یا اغلب جوامع همراه با تلقی منفی باشد. همچنین در یک جامعه خاص نیز تشخیص مثبت یا منفی بودن یک پدیده در میان گروهها یا افراد مختلف، لزوماً یكسان نمیباشد. در این میان تلقی رهبران سیاسی جامعه، فراتر از یک تلقی فردی بوده و به مقدار زیادی در روند حیات جامعه تأثیر دارد.
بیان مسئله
امروزه مصرف این مواد و امثال آن، آثار مخرب اعتیاد و قاچاق انواع مواد مخدر بر ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع آسیب رسانده و نه تنها بصورت یک تهدید ملی بلكه فراتر از مرزهای ملی بصورت یک مسئله پیچیده جهانی در آمده كه شعاع مضرات و اثرات زیانبار آن گریبانگیر كشورهای بیشماری شده است كه شدت و وسعت این بحران كه از گذشتههای دور بر جامعه جهانی سایر افكنده برحدی كه علاوه بر مسئوولین كشورهای توجه بسیاری از صاحبنظران و كارشناسان مسائل علوم اجتماعی را نیز به خود معطوف نموده و علی رغم رویكردهای جامع و تمهیدات اتخاذ شده در حل و كاهش این معضل در سطح ملی، منطقهای و جهانی، هر روز عملاً شاهد وخامت بیشتر اوضاع و تشدید این مسئله مهم میباشیم.
اما اینكه چرا و چگونه اعتیاد بر مواد مخدر به عنوان مسأله تلقی میشود، بیشتر مربوط به نظر افراد و تجربه شخصی آنان است. چرا كه در سالهای اخیر تعداد فزایندهای از مدم عام شهرها طرز تلقی بامدار او اغماضی را پذیرفتهاند و معتقد شدهاند كه این قوانین هستند كه مواد مخدر را خطرناك جلوه میدهند و در نتیجه مسائل مربوطه را نیز پدید میآورند. با این وجود در جامعه ما بسیاری از مواد مسأله ساز تلقی میشوند زیرا كه اغلب آنها، افراد را ناكار میسازند و توانائی آنان را برای ساماندهی امور خویش، اداره زندگی شخصی و خانوادگی دچار اختلال میكنند.
و این مسئله بدان علت است كه با مصرف این مواد، فرد معتاد حرمت ارزش های اخلاقی و جر هنجارهای جامعوی را پاس ندارند و در نتیجه قوانین را زیر پا گذارند و با پرخاش موجبات آزار دیگران را فراهم آورده و در نهایت دست بجرایم و جنایات آشكار یا پنهان مالی یا جانی بزنند.
بنابراین مسئله گرایش جوانان به مواد مخدر از این نظر اهمیت دارد كه پارهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی، در زمینههای آماده فرد را به سمت اعتیاد سوق میدهند. به بیان دیگر «معتاد شدن» ارثی نیست بلكه مجموعهای از شرایط فوق كه دارای ریشههای متفاوتی هستند، زمینه ساز اعتیاد میشوند. در هیچ موردی كنش اعتیاد از نسل پیشین به نسل پسین به میراث نمیرسد، بلكه تنها گرایش بدان است كه میتواند جنبه ارثی داشته باشد. بدینسان است كه افراد تحت تأثیر انگیزههای جرم زای جامعه در معرض جرم قرار میگیرند.
در نتیجه از آنجا كه شخصیت فرد معتاد محصول كاركردهای زیستی ـ جامعوی است. اهمیت طرخ و پرداختن به این مسئله كه چرا جوانان به سمت اعتیاد كشیده میشوند و نقش عوامل اقتصادی و اجتماعی در این میان به روشنی هویدا میشود.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)