الگوی آتشباری معدن مس سرچشمه بر اساس روابط تجربی و فرمولهای سنتی طراحی شده است. از
طرفی این روابط و فرمولها برای یک نوع سنگ یا یک معدن تعریف نشدهاند، لذا ممکن است این روابط
برای توده سنگهای یک معدن سازگار نباشند. درمعدن مزبور نیز پس از انفجارهای بلوكها مشکلات
عدیده نظیـــر خردایش نا مناسب، پس زدگی، پرتاب سنگ، لرزش زمین، هوا و… بهوجود میآینــد که
ناشی از به کارگیری این روابط میباشد. از طرفی تحقیقات انجام گرفته برای اصلاح الگوی معدن نیز، تا به
حال براساس روش های سنتی بوده است. بنابـراین به نظر میرسد به کارگیری یک تکنیک نویـن نـــرم
افزاری براساس تجربیات گذشته، در این زمینه ضروری باشد، تکنیک مـورد استفاده در این تحقیق
شبکه های عصبی مصنوعی میباشد.
شبکه های عصبی یکی از مؤلفه های مهم و اساسی هوش مصنوعی میباشد که ارتباط سیناپسی و
ساختار نرونی مغز را مدل می کنند. هوش مصنوعی به معنای استخراج هوش، دانش، الگوریتم یا نگاشت
از دل محاسبات عددی بر اساس ارائه بهروز داده های عددی است. همچنین شیوه برخورد محاسباتی
شبکه های عصبی از سیستم عصبی موجودات زنده الهام گرفته شده است.
شبکۀ عصبی از طریق مثالهای آموزشی بین ورودی ها و خروجی ها ارتباط برقرار می کند یعنی با
دادن داده های ورودی آموزشی و خروجی های متناظر با آن، شبکه طبق الگوریتمهای خاصی فرایند
یادگیری را طی کرده و در نهایت جوابهایی تولید میکند که اغلب صحیح بوده و با شرایط مسأله
سازگاری دارند.
در این پروژه نیز سعی شده است تا با بهره گرفتن از این تکنیک جدید، الگوهای آتشباری معدن مس
سرچشمه اصلاح و بهینه گردد، به این صورت که با پیش بینی توزیع سایز سنگهای خرد شده توسط
شبکه عصبی قبل از انفجار هر بلوك، در صورت نیاز، به اصلاح الگوی طراحی شده اقدام گردد.
هدف -1-1 بهطور کلی هدف اصلی از عملیات حفاری و انفجار در معادن روباز خردایش 1 سنگ میباشد که خود مرحله در فرایند استخراج است. اگر این مرحله خوب طراحی شود مواد با دانهبندی مناسب فراهم شده که برای بارگیری و حمل و نقل مطلوب خواهد بود. لذا طراحی مناسب سیستم حفاری و انفجار جهت موفقیت آمیز بودن عملیات معدن لازم و ضروری است. طراحی بهینه الگوی آتشباری علاوه بر به حداقل رساندن هزینه های چالزنی و انفجار باعث افزایش بازدهی مراحل بعدی فرایند تولید نظیر بارگیری، باربری و سنگشکنی، افزایش ایمنی معدن و در نتیجه ماکزیمم کردن ارزش تولید نهایی میشود. جهت رسیدن به خردایش بهینه و ماکزیمم سوددهی، توسعه روشی سیستماتیک برای بهینهسازی پروسه حفاری و انفجار لازم خواهد بود[1و2]. فرایند شکستن سنگ بهوسیله انفجار یک پدیده پیچیده میباشد که بهوسیله متغیرها و پارامترهای زیادی کنترل میشود. بهطور کلی پارامترهای تاثیر گذار در طراحی الگوی آتشباری به دو گروه عمده شامل پارامترهای قابل کنترل (پارامترهای هندسی انفجار، خواص مواد منفجره و تأخیرهای زمانی) و پارامترهای غیر قابل کنترل (خصوصیات ژئومکانیکی تودهسنگ و تأثیرات جوی) تقسیمبندی میشوند[3]. طراحی الگوی آتشباری مهمترین مرحله در تامین خردایش مطلوب میباشد. جهت تأمین 3 ناشی از انفجار، پرتاب سنگ 2 خردایش مطلوب، محدودیتهای اجرایی مانند عقبزدگی ، محدودیت شرایط زمین شناسی و… وجود دارد. از بین این محدودیتها، عقبزدگی و پرتاب سنگ از بزرگترین و مهمترین معضلات عملیات آتشباری در معادن روباز هستند. عقبزدگی یکی از پدیده های منفی در انفجار معدن روباز است که تأثیر مهمی روی پایداری شیب دارد. در صورت عدم کنترل این مشکل، کاهش در شیب نهایی معدن لازم بوده و در نتیجه کاهش بازیابی 1. Fragmentation 2. Back break 3.Flyrock 5 کانه و افزایش نسبت باطلهبرداری را در پی خواهد داشت. این پدیده علاوه بر ایجاد خطراتی نظیر ریزش پله و یا بالا بردن احتمال سقوط ماشینآلات، باعث بروز مشکلاتی در سیکل بعدی آتشباری بهدلیل فرار 1 گازها از تركهای ایجاد شده و تولید قطعات بزرگ میگردد[4]. از دیگر پیامدهای خطرناك و نامطلوب عملیات انفجار معدن، پرتاب سنگ میباشد. وقتی که قطعات سنگ بدون هیچ محدودیتی پرتاب شوند باعث کشته و زخمی شدن افراد و خسارت به ساختمانها خواهد شد. جابجایی سنگ خرد شده بستگی به پارامترهای طراحی، شرایط زمین شناسی و محدودیتهای معدنکاری دارد. وظیفه آتشبار تعیین مرزهای محدوده انفجار و تطبیق آن با قوانین ایمنی میباشد[5]. با طراحی یک الگوی حفاری و آتشباری بهینه، میتوان علاوه بر دانهبندی مناسب سنگ، کمترین عقبزدگی و پرتاب سنگ ناشی از انفجار را داشته باشیم.