نگرانی درباره نوسانات قیمت سهام
مهمترین عامل برتری یک سهم، میزان سودآوری آن است. از آنجا که در اغلب تصمیم گیریها برای سرمایه گذاری، براساس روابط میان ریسک و بازده صورت میگیرند و یک سرمایهگذار همواره، به دو فاکتور ریسک و بازده در تجزیه و تحلیل و مدیریت سبد سرمایه گذاریهای خود توجه می کند، هر چه میزان انحراف سودآوری سالهای گذشته و یا سودهای احتمالی دوره های آتی نسبت به میانگین سود یا سود مورد انتظار بیشتر باشد، ریسک سهم، بالاتر و در مقابل، ارزش آن کمتر خواهد بود(اسپارا و تیکنن، 2011).
د) بیثباتی نقض قوانین و مقررات در کشور
دولت در جایگاه یک ناظر و سیاستگذار کلان نقش بسیاری در بازار سرمایه دارد و یکی از وظایف آن، ارائه برنامهای است که بتواند به بازار سرمایه رونق بخشد. به طور کلی تکثر مراکز قدرت و تصمیم گیری، ابهام نقش و رابطهای این مراکز با یکدیگر، تداخل قوای سهگانه کشور، شفاف نبودن قوانین و وجود برداشتهای متفاوت و متناقض از آنها، وجود قوانین نامناسب و دست و پاگیر، نبود آزادیهای اقتصادی و بیثباتی دولت موجب میشوند ریسک سیستماتیک افزایش و در نتیجه، سرمایه گذاری به شدت کاهش یابد.
- تخصیص سرمایه
عبارت است از بخشی از سرمایه هر سرمایهگذار که در دارایی های خاصی سرمایه گذاری می شود(وانگ و همکاران، 2011).
2-4-5-2- ویژگیهای بازار سرمایه
عمده این ویژگیها که بر تصمیم سهامداران تأثیر میگذارد عبارت است از:
الف) بازده مورد انتظار
واضح است که قیمت سهام هر روز دارای نوسان است و این نوسانات مدام میتواند ریسک را تغییر دهد، به عبارتی اگر اطلاعات ما بر مبنای قیمت روزانه یک سهم باشد طبعاً تغییرات روزانه نیز بر این ریسک مؤثر خواهد بود، حال اگر اطلاعاتمان را بر مبنای بازده هفتگی یک سهم تنظیم کنیم، این بار نوسانات روزانه تأثیر کمتری بر ریسک مورد بررسی ما خواهد داشت و بالطبع هرچه این دامنه را بزرگتر نماییم، خواهیم توانست تا نوسانات کوچکتر را از معادلات حذف و ثبات بیشتری به روند تغییرات ببخشیم. اما باید توجه داشت که هرگز نمیتوان دامنه این نوسانات را به صفر تقلیل داد، اما میتوان هیجانات لحظهای را از تصمیمگیریها خارج ساخت. براساس تحقیقات انجام شده توسط متخصصین علوم آماری همیشه اطلاعات عددی دارای ارتباط منطقی با میانگین هستند، به نحوی که کلیه دادهها به سمت میانگین خود تمایل داشته و هر چه این اطلاعات بیشتر باشد، انتظارات در خصوص تمایل دادهها به سمت میانگین بیشتر خواهد گردید. در نتیجه میتوان اظهار داشت که همیشه احتمال تحقق میانگین بازده گذشته بسیار بیشتر از هر بازده دیگر خواهد بود. به کارگیری بازده انتظاری از آن جهت دارای اهمیت است که ممکن است چند شرکت دارای میانگین بازده برابری در طی یک دوره زمانی باشند، در حالی که روند تغییرات بازده آنها کاملاً متفاوت باشد. بنابراین لازم است که تأثیرات متقابل بازار و سهم (ضریب بتا) نیز لحاظ گردد و در واقع اینجاست که نیاز به محاسبه بازده مورد انتظار احساس خواهد شد. بازده مورد انتظار از طریق رابطه ذیل محاسبه میشود:
که در آن :
r = بازده خواسته شده
Km = بازده بازار
Rf = بازده بدون ریسک (بازده اوراق قرضه و سپرده نزد بانکهای دولتی از نمونههای بارز آن هستند). بدین ترتیب خواهیم دید فرمول کلی بازده مورد انتظار به صورت زیر خواهد بود (تهرانی و خوشنود، 1384):
ب) اطلاعات عملکرد گذشته
تصمیم گیری سریع و صحیح مستلزم وجود اطلاعات کافی، منظم و شفاف است. هر چه اطلاعات دورهای شرکت، منظمتر و شفافتر منتشر شوند، اثر آن در قیمت سریعتر بوده، سهم مناسبتری از نقد شوندگی خرید و فروش سهام را خواهد داشت و به تبع آن، ریسک سرمایه گذاری در سهام کاهش مییابد. بالطبع قبل از هرگونه سرمایه گذاری لازم است شناختی کلی در مورد صنایع موجود برای فعالیت به دست آید؛ چرا که فعالیت، در صنعتی که مزیت نسبی دارد، یقیناً بازدهای بالاتر از سایر صنایع خواهد داشت. پارامترهای تأثیرگذار بر انتخاب صنایع دارای مزیتی نسبی را میتوان به شرح ذیل طبقه بندی نمود:
1- نرخ بازده گذشته (بازده تاریخی)
بازده در مجموع منافعی است که شرکت، در مقاطع مشخص، عاید سهامدارن خود نموده است که از آن جمله میتوان به سود هر سهم، منافع ناشی از افزایش قیمت سهام که مساوی تفاوت ارزش روز نسبت به قیمت پایهای آن اشاره کرد. کاملاً روشن است که وجود یک روند قابل تشخیص و اعتماد در بازدههای تاریخی، تا حدود بسیاری می تواند در انتخاب سهام مناسب تأثیرگذار باشد.
2- درجه نقدشوندگی سهام در گذشته
درجه نقدشوندگی یک ورقه سهام به معنای امکان فروش سریع آن است. هر چه بتوان سهامی را سریعتر و با هزینه کمتری فروخت، قابلیت نقدشوندگی آن بیشتر است. اوراق بهاداری که به طور روزانه و به دفعات متعدد معامله میشوند، نسبت به اوراق بهاداری که با تعداد کم یا در دفعات کم معامله میشوند، قابلیت نقدشوندگی بیشتر و در نتیجه ریسک کمتری دارند. قابلیت نقدشوندگی یک ورقه سهام، تا حدود بسیاری به تعداد سهام در دست عموم آن بستگی دارد. هر چه تعداد سهامی که در دست عموم قرار دارد، بیشتر باشد، حجم معاملات و سرعت گردش معاملات افزایش یافته، بازار قیمت منصفانهتری برای آن پیدا می کند. و هر چه تعداد سهام در دست عموم کمتر باشد، رکود بیشتری برای معاملات سهام حاکم شده، در صورت معامله، قیمتها شکلی یک طرفه (صعودی یا نزولی) خواهند داشت(گوپا و جیتندرانتان، 20112).
3- ثبات نسبی سودآوری سهام در گذشته
استناد به سود سالانه هر سهم، لزوماً مبنای صحیحی برای ارزیابی سهام نیست؛ زیرا ممکن است سود سال بعد، بسیار کمتر از آن باشد. معیار مهم دیگری که هنگام استفاده از نسبت بازده جاری سهام باید مدنظر داشت، ثبات سودآوری هر سهم است. همانطور که در بحث ریسک اشاره شد، هر چه میزان انحراف سودآوری سالهای گذشته و یا سودهای احتمالی دوره های آتی، نسبت به میانگین سود یا سود مورد انتظار بیشتر باشد، ریسک سهم، بالاتر و در مقابل، ارزش آن کمتر خواهد بود.
- Gupta & Jithendranathan