نظریات تأثیرگذار بر رفتار سرمایه گذاران
2-4-4-1- عوامل استراتژیک مکمل در بازار مالی
اغلب مشاهده می شود که سرمایه گذاری موفق نیازمند آن است که هر سرمایهگذار حدس بزند که بقیه سرمایه گذاران چه خواهند کرد. دانشمندی این نیاز را حدس زدن “قصد انعکاسی” دیگران مینامد. در بسیاری از حالتها سرمایه گذاران این انگیزه را دارند که انتخابهایشان را هماهنگ کنند و اقتصاددانان انگیزهای که استراتژی دیگران را تقلید می کند “مکمل استراتژیک” میخوانند (شمس و عزیزی، 1387).
2-4-4-2- نظریات جمعیتی و مدلهای آموزشی
مدلهای متنوعی ساخته شده اند که نشان می دهند که ارزش سهام در حالیکه سرمایهگذران از یکدیگر تقلید می کنند چگونه به صورت تصاعدی بیش از اندازه مثبت یا منفی میچرخد. در این مدلها؛ سهامی که توسط عده معدودی از سرمایه گذاران خریده می شود به دیگران نیز جرأت میدهد تا آنها هم بخرند، بخاطر آنکه ارزش واقعی آن سهام وقتی سرمایه گذاران زیادی آن را میخرند بالا نمیرود، بلکه بخاطر اینکه سرمایه گذاران وقتی مشاهده می کنند که دیگران آن را می خرند باور می کنند که ارزش حقیقی آن سهام بالا است. در مدلهای جمعیتی فرض می شود، سرمایه گذاران کاملاً منطقی هستند، اما تنها اطلاعات جزئی نسبت به اقتصاد دارند. در این مدلها، وقتی تعداد اندکی از سرمایهگذران مالک چند نوع از سهام می شوند، اشتیاق دیگران را نیز به خریدن آن سهام تحریک می کنند. اگر چه این یک تصمیم کاملاً منطقی است، ممکن است به شکل اشتباهی به افزایش زیاد قیمت سهام منجر شود زیرا اولین سرمایه گذاران ممکن است اشتباه کرده باشند(جین، 2007).
2-4-4-3- نظریه بازیهای هماهنگ
استفاده از مدل های ریاضی بازخورد مثبتی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار دارد. بازخورد مثبت اشاره می کند که ممکن است در پاسخ به تغییرات کوچک در پایه های اقتصادی تغییرات شگرفی در ارزش سرمایهها و سهام ایجاد شود(ادودا و همکاران، 2012).
2-4-5- عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری سهام
عوامل بسیاری در سرمایه گذاری در سهام دخالت دارند. این عوامل شامل دو بعد مالی و غیر مالی میشوند. در عوامل مالی تأثیرگذار بر تصمیم سرمایه گذاران در انتخاب یک سهام، محققان به بررسی تأثیر عوامل خرد و کلان اقتصادی بر سرمایه گذاری سهام میپردازند و در عوامل غیرمالی محققان به بررسی تأثیر عوامل کیفی (رفتاری) بر سرمایه گذاری سهام عادی میپردازند. در این تحقیق به تمامی عوامل غیرمالی و مالی تأثیرگذار بر تصمیم سرمایه گذاران در انتخاب یک سهام با بهره گرفتن از مطالعات و تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است میپردازیم.
آقایی و مختاریان مهمترین عوامل مؤثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار را به صورت زیر لیست کرده اند. لازم به ذکر است که این عوامل هم شامل عوامل مالی و هم عوامل غیرمالی تأثیرگذار بر تصمیم سرمایه گذاران است که عبارتند از:
الف- درآمد متعلقه به هر سهم (EPS)
این نسبت بیانگر سود متعلق به هر سهم میباشد. البته این نسبت الزاماً به معنی سودی نخواهد بود که مستقیماً به سهامدار تعلق خواهد گرفت. چراکه عموماً بخشی از EPS (ناخالص) در قالبهای مختلف کسر میگردند که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره نمود.
1- مالیات
(در صورتی که شرکتها مشمول برخی معافیتهای موضوع قانون مالیات نباشند). مالیات به عنوان سهم دولت از عایدیهای یک شرکت کسر خواهد گردید و عموماً با در نظر گرفتن 10% معافیت مالیاتی شرکتهای پذیرفته شده در تالار بورس، نرخ مقطوع مالیات برابر 5/22% سود خالص (قبل از کسر مالیات) خواهد بود، که بعضاً با توجه به موارد خاص میتواند کمتر از این مبلغ نیز باشد.
2- اندوخته قانونی
جزیی از حقوق صاحبان سهام بوده که بخشی از سود سالیانه شرکت تا سقف مشخصی بنا به الزامات قانونی به این حساب منتقل خواهد گردید، که این الزامات شامل حداقل 5% سود خالص هر سال تا سقف 10% سرمایه شرکت خواهد بود.
3- سایر اندوختهها
این سرفصل نیز بخشی از حقوق صاحبان سهام میباشد که بنا به تصمیمات هیأت مدیره و مجمع عمومی، برای اهدافی خاص مانند طرح توسعههای آتی شرکت، از سود پس از کسر مالیات کسر و به این حساب منتقل خواهد گردید(ساهی، 2012).
4- سود و زیان انباشته
این حساب نیز جزیی از حقوق صاحبان سهام میباشد که جزء تقسیم نشده EPS شرکتها به آن منتقل میشود و عموماً شرکتها در راستای جلوگیری از خروج نقدینگی و حفظ قدرت رقابتی، بخشی از درآمد هر سهم را به این حساب منتقل مینمایند.
در هر صورت باید گفت که تمام EPS سالیانه یک شرکت (به استثنای بخش مالیات) مستقیم و یا غیرمستقیم متعلق به صاحبان سهام خواهد بود و در نهایت صاحبان سهام هستند که از آن بهره خواهند برد. نسبت EPS با بهره گرفتن از فرمول ذیل قابل محاسبه است.
- Aduda et al
. Earning Per Share
- Sahi
شناسایی و رتبه¬بندی عوامل موثر بر تصمیم¬گیری سهامداران در خرید سهام عادی در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از تکنیک¬های تصمیم¬گیری چند معیاره