چرا باید با وجود اینکه اندازهگیری سرمایه فکری دارای این چنین مزایایی است اما تلاشهای کمی در این زمینه صورت گرفته است ؟
شاید یکی از مهمترین دلایل این امر، بخاطر عدم اجماع در مفهوم، طبقهبندیها و اجزای سرمایه فکری و گوناگونی و تعدد روش های اندازهگیری سرمایه فکری است که شرکتها را به اندازهگیری سطح سرمایههای فکری خود، راغب نمیکند.
-
- اندازهگیری و گزارشدهی سرمایه فکری، یکسری هزینههای عملیاتی را افزایش میدهد که محصول قوانین جدید و بوروکراسی است.
- اندازهگیری و گزارشدهی سرمایه فکری موجب میشود که برخی از اطلاعات حساس رقابتی که قبلاً فاش نشده بود در قلمرو عمومی افشا شود که ممکن است به ضرر سازمان تمام بشود.
- اندازهگیری سرمایه فکری باعث افزایش ریسکهای بدهی کاربران میشود که این بخاطر نمایش و نشان دادن اطلاعات آینده مداری که نمیتواند مستدل باشد.
- ارزشگذاری سرمایه فکری برخلاف داراییها مشهود، خیلی ذهنی است یک نمونه کوچک از این موضوع اندازهگیری مهارتهای فنی شرکتهای با تکنولوژی پیشرفته و بالا است.
- استانداردها اندازهگیری و گزارشدهی هنوز درمراحل ابتدایی خود بسر میبرند و مبهم و ساختار نیافته هستند. (Seetharaman et al., 2002)
- با افزایش پیچیدگی طبقهبندیها سرمایه فکری یک مشکلی که بوجود میآید این است که عملیات حسابداری سنتی نمیتواند برای شناسایی و اندازهگیری داراییها نامشهود جدید در سازمان بویژه در سازمانهایی که مبتنی بر دانش هستند کاری انجام دهد. (Petty et al., 2000)
مطالعه و اندازهگیری سرمایه فکری بیشتر به عنوان یک هنر توصیف میشود تا یک علم و دربرگیرنده عوامل روانی و خلاقیت و شامل یک ترکیبی از مطالعات رفتاری است. (Lim et al., 2004)
-
-
- بیشتر تحقیقات انجام شده در زمینه سرمایه فکری ، پیمایشی و مطالعه موردی بوده است و برای درک بهتر از روش های اندازهگیری سرمایه فکری باید از سایر روش های تحقیق نیز باید استفاده کرد(Petty et al., 2000). استفاده از رویکرد اقدام پژوهشی و رویکردهای چند روشی و متعدد در این زمینه بسیار مفید است.
- اما یکی از مهمترین مشکلات در زمینه اندازهگیری سرمایه فکری ، به روش های و سیستمهای ناکارآمد و ناکارآ حسابداری و پارادایم حسابداری سنتی مربوط میشود (Lim et al., 2004 and Chen et al., 2004 and Kannan et al., 2004, Seetharaman et al., 2002)
- تسلط به موضوع و بحث سرمایه فکری و اندازهگیری سرمایه فکری مستلزم وجود افرادی است که در زمینه استراتژی، مدیریت دانش، منابع انسانی و جامعهشناسی و سایر علوم انسانی تخصص داشته باشند که این موضوع در جهانی که به تخصصگرایی در یک زمینه خاص توجه میشود تناقض دارد.
-
2-1-10)برخی از محدودیتهای <a href="http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85+%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C” title=”سیستم حسابداری“>سیستم حسابداری سنتی از نظر بونتیس
-
-
- رویکردهای موجود و جاری در حسابداری سنتی، به یک سازمان بصورت یک کل مرتبط میشوند و نمیتوانند بخشهای انفرادی یا کارکنان دانشی رامورد توجه قرار دهند.
- آنها نمیتوانند توازنی بین پیشبینیها گذشتهنگر و پیشبینی آیندهنگر خود برقرار کنند (عدم توازن بین معیارهای مالی یا کمی و معیارهای غیرمالی یا کیفی)
- پویاییهای رفتاری و اثرات آن بر روی اقتصاد سازمانی اندازهگیری نمیشود.
-
-
-
- هیچ سیستمی برای اندازهگیری اثربخشی فرایند در شکلگیری و ستخیر و انتقال دانش ضمنی وجود ندارد. (Kannan et al., 2004)
-
بطور خلاصه چنین میتوان گفت که :
پارادایم حسابدرای سنتی برای عصر صنعتی مناسب بوده است زیرا بیشتر داراییهای شرکتها مشهود بودهاند و این پارادایم فقط به معاملات انجام شده در گذشته توجه میکند ولی با ورود به اقتصاد دانشی، این پارادایم دیگر دارای کارایی لازم نیست و پارادایم حسابدرای جدیدی در حال مطرح شدن است. (Seetharaman et al., 2002)
-
-
- رویکردهای اندازهگیری سرمایه فکری حقایق نرمی مانند کیفیتها را در برمیگیرند در حالی که معیارهای حسابداری حقایق سختی مانند کمیتها را اندازهگیری میکند.
- اندازهگیری سرمایه فکری بر روی خلق و ایجاد ارزش تکیه میکند درحالی که حسابداری سنتی، پیامدهای معاملات گذشته و جریانهای نقدی گذشته را که تحقق یافته است منعکس میکند.
- رویکردهای سرمایه فکری تمایل به آینده دارند (آیندهنگر) در حالی که رویههای حسابداری سنتی در مقابل گذشتهنگر هستند. (Chen et al., 2004)
-
بطور تدریجی این موضوع تایید شده است که اندازهگیری و سنجش مالی سنتی، در راهنمایی و رهنمود خط مشی گذاری استراتژیک دولتها ناکافی و ناتوان است. این رویکرد نیاز دارد تا با اندازهگیریهای جدیدی مانند سرمایه فکری جایگزین یا تکمیل شود. این موضوع باعث شده است که بحث اندازهگیری سرمایه فکری در سطح ملی و استفاده از این اطلاعات نیز در بین دولتها و مجامع بینالمللی داغ شود. برخی از محققان معتقدند که درک دوباره مفاهیم و روش های حسابداری ممکن است شروع خوبی برای درک امکانپذیری چهارچوبهای شناسایی و اندازهگیری و افشاء سرمایه فکری باشد و برخی دیگر از محققان معتقدند برای اینکه قادر باشیم که سرمایه فکری را اندازهگیری ومدیریت کنیم ابتدا نیاز به درک بهتر و تعریف دقیقتری از مفهوم سرمایه فکری داریم. (Guthrie et al., 2001)
امروزه طراحی یک مدل اندازهگیری برای سرمایه فکری تبدیل به مشکل بزرگی برای اکثر شرکتها شده است بویژه شرکتهایی که میخواهند الزامات اقتصاد مبتنی بر دانش و جهانی شده را برآورده سازند. (Chen et al., 2004)
- Organizational Economics
- Transaction