شكل دهندة شخصیت محسوب میشود در درون خانواده شكل می گیرد. خانواده نخستین مدرسه و مهد اصلی تربیت است، كارگاه اصلی الگوسازی است، زمینه ساز تحول و تكامل است. ما هیچ بنیادی را نمی شناسیم كه جنبة سرنوشت سازی و تربیت از خانواده مؤثرتر باشد. كودك درسهای اصلی و اساسی خود را از خانواده می گیرد هر سازندگی یا اشتباهی كه در آن واقع گردد مستقیماً در كودك اثر می گذارد.
خانواده عامل انتقال فرهنگ، تمدن، ادب و سنن است و اهمیت آن همیشگی است و برای دوام و بقای جامعه و تمدن و فرهنگ راهی جز آن وجود ندارد. از لحاظ واحد می یابیم كه خانواده كوچك است ولی از لحاظ اهمیت بسیار مهم و بزرگ است. زیرا هستة اصلی و زیرساز جامعه های بشری است.
خانواده در كودكان دارای دو گونه تأثیر است: وراثتی و محیطی
در بعد وراثت باید گفت كودكان وارث بسیاری از صفات و ویژگیهایی از والدین خویشند، ازجمله: ساخت و اسكلت بندی بدن، مسائل مربوط به جنبه های هوشی و استعدادی، بیماریهای جسمی و روانی، مخصوصاً آنها كه مزمن بوده اند، جنبه های مربوط به فیزیولوژی و وظایف اعضا و قد و رنگ و طول عمر و حتی طاسی سر، ویژگیهای مربوط به خون و ارهاش آن.
در جنبة محیط باید گفت طفل تحت تأثیر محیط داخل رحم و محیط بیرون است. سلامت یا عفونت های رحمی به كودك سرایت كرده و اثرات كشنده ای می تواند داشته باشد. محیط خارج رحمی برای او امری حتمی و اجتناب ناپذیر و حتی غیرقابل انتخاب و نوع تربیت آن تحمیلی و اجباری است. طبیعی است كه كودك در چنین محیطی شكل گیرد و نتواند از جبر محیط لااقل در دوران كودكی رهایی یابد.
افراد یک خانواده، ساخته و پرداخته عوامل محیطی وراثتی هستند و به همین دلیل شخصیت شان شدیداً تحت تأثیر این عوامل است تا حدی كه می توان گفت كودك آئینهای تمام نما از معجون و تركیب شخصیت والدین است. شرایط عادی و یا بحرانهای خانوادگی در او شدیداً اثر گذارده و رشد آنان را تحت نفوذ قرار خواهد داد. (قائمی، 1374)
خانه مكانی است كه شخصیت اولیه انسان در آنجا شكل گرفته و سنتها و الگوها، قوانین و همین طور ضوابط آن، در كودك اثر داشته و برای او می تواند مثبت یا منفی باشد. زمانی بیشتر می توان به اهمیت خانواده واقف شد كه فردی عاری از خانواده بشود و به خاطر مسائلی همچون طلاق، مرگ، و … از خانواده جدا شود. خانواده می تواند عامل سازندگی یا ویرانی و نابودی اعضا خود مخصوصاً كودكان شود، خانواده می تواند سلامت و شرافت و یا انحرافات و اختلال در فرد ایجاد كند. خانواده همچنین در تذهیب اخلاق، حفظ سلامت جسمی و روانی و تربیت افراد تشكیل دهندة خود مؤثر است، در صورت موجود بودن كانون گرم خانوادگی همراه با سلامت و تربیت صحیح، می تواند عامل پیشرفت و تكامل هر یک از اعضای خود باشد.
بطور كلی می توان اینگونه بیان كرد كه خانواده جایی است كه تعلیم و تربیت همه جانبة كودك در آنجا صورت می گیرد. كودك طی تماسهای روزانه خود با اعضای خانواده با دنیای اطراف خویش آشنایی حاصل می كند و در معرض تجربیات جدید و فراگیری قانونمندی و اصول زندگی می باشد. اكثر متخصصین امور تربیتی، به نقش اساسی والدین در شكل گیری شخصـــیت كودك تأكید ورزیده و خانواده را به عنوان هستة اجتماعی معرفی می كنند. (نجاتی، 1371)
یكی از مهمترین مشكلاتی كه معمولاً نظامهای آموزش و پرورش جهان، با آن روبرو می باشند و به عنوان عمده ترین معضل نظام آموزش محسوب می گردد افت تحصیلی است كه هر سال بگونه های مختلف مقدار قابل توجهی از منابع انسانی و اقتصادی جامعه را تلف نموده و موجب آثار زیانبار و جبران ناپذیری در حیات فردی و خانوادگی افراد مردود برجای گذارده و نابسامانی های اجتماعی فراوانی نیز به وجود آورده و كارایی و باروری نظامها را با نقصان روبرو می سازد.
با توجه به مهم بودن این مسئله خاص و عام هر یک به دلایلی چند به این مسئله توجه داشته و غالباً از بهای سنگین این ضایعه و یا اتلاف منابع عظیم مالی و انسانی صحبت می كنند و در این میان مجامع علمی و فرهنگی بخصوص دست اندركاران تعلیم و تربیت با تحقیقات و پژوهشهای پر دامنه خود سعی در كاهش انواع افت تحصیلی دارند كه علاوه بر جلوگیری از خسارتهای اقتصادی و مالی باعث تخفیف مشكلات روانی و اجتماعی در سطح خانواده ها و جامعه می گردد و گاهی انتقال میراث فرهنگی جامعه، پرورش استعدادهای دانشآموزان و آماده سازی آنان برای شركت فعال در جامعه را سبب می شوند.
امروزه در كشور ما نیز این پدیده به میزان چشمگیری رقم بالایی را به خود اختصاص داده و موجب تلف شدن استعدادهای بالقوه انسانی و توان مالی خانوادهها و جامعه می گردد كه شناخت انواع و ابعاد این افت، و تحلیل این مسئله و تجسس در علل بوجود آورندة آن و راه های مقابله با آن یكی از مهم ترین موضوعهای پژوهشی و تحقیقی نظامهای آموزش و پرورش است. بسیاری از افراد ناتوانی دانش آموز در یادگیری مواد درسی را افت تحصیلی می دانند به نظر می رسد كه این تصور درست نباشد چرا كه ناتوانی كودك در فراگیری دروس ممكن است از نقصان ذهنی و محدودیتهای آن ناشی شود درحالیكه افت تحصیلی به معنای نزول از سطح بالاتر به سطح پایین تر در تحصیل و آموزش است.
به منظور تمایز بین این قبیل ناتوانیها و افت تحصیلی ارائه تعریفی از افت تحصیلی لازم و ضروری است. «افت تحصیلی به كاهش عملكرد تحصیلی دانش آموز از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب گفته میشود» توجه به تعریف فوق نشان می دهد كه مقایسه دو بخش عملكرد تحصیل قبلی و فعلی دانش آموز بهترین شاخص از افت تحصیلی است. (لیامی، نجاریان، مكوندی 1373)
از آنجا كه افت تحصیلی علاوه بر نظام آموزش (هدفها و برنامه های آموزش، مواد درسی، برنامة درسی، وضعیت و نقش معلمان و مدیریت آموزش، روش های تدریس …) با فرهنگ و نظام اجتماعی، ساختار سیاسی و نظام خانوادگی هر كشور رابطه تنگاتنگی دارد، محقق را بر آن می دارد تا در تحقیق و پژوهش خود ارزیابی های دقیقی از عوامل خانوادگی مؤثر بر تكرار پایة دانشآموزان مقطع راهنمایی داشته باشد.
بیان مسئله
افت تحصیلی را به دو صورت كمی و كیفی طبقه بندی می كنند. افت كمی به صورت نسبت دانشآموزانی كه نمی توانند یک دورة آموزشی را بر اساس هدفهای آموزشی آن دوره بگذرانند به كل دانشآموزانی كه وارد دورة آموزشی مذكور می شوند تعریف میشود. و افت كیفی منظور درصد معینی از دانشآموزان هستند كه از عهدة گذراندن امتحانهای رسمی برمی آیند اما مهارتها و توانائیهای لازم را آنچنان كه در هدفهای آموزشی و پرورشی پیش بینی شده است، به دست نمی آورند. (شریفی، 1369)
در این تحقیق نیز به مسئله تكرار پایة تحصیلی یا مردودی كه فقط جنبة كمی بازدهی نظام آموزش و پرورش كه در چارچوب نمرات درس دانشآموزان است می پردازیم تا با بررسی آماری درصد دانشآموزان مردود به نتایجی مثمر ثمر رسیده و آن را مورد استفاده قرار دهیم.
در تعریف مردودی یا تكرار پایه تحصیلی می توان گفت كه «تكرار یک كلاس برای دانش آموزی كه در خلال یک سال تحصیلی در همان كلاس و پایه كه در سال قبل به سر می برده به تحصیل ادامه می دهد و همان كاری را انجام می دهد كه در سال گذشته نیز انجام داده است» (امین فر، 1365)
ضرورت پژوهش
امروزه یكی از مشكلات عمده نظام آموزشی كشور ما پدیدة مردود شدن دانشآموزان است كه علاوه بر خسارات اقتصادی كه رقم قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد و با توجه به تأثیرات فراوان مردود شدن در حیطه فردی و اجتماعی می توان برخی از علل این پدیده را شناسایی كرده و به دنبال آن با ارائه راه كارهای مناسب با این معضل فردی، اجتماعی مقابله كرد و موجب جلوگیری از هدر رفتن نیروی بالقوه انسانی و مالی گردید.
چاره اندیشی در این زمینه:
- موجب جلوگیری از هدر رفتن نتایج مادی و معنوی و نجات انسانهایی است كه پس از شكست تحصیلی زمینه مساعدی برای بزهكاریهای اجتماعی دارند.
- جلوگیری از این امر با كاهش تعداد مردودین باعث خواهد شد كه نظام آموزشی بتواند امكانات تحصیلی در اختیار افرادی كه این مردودین جای آنها را اشغال كرده اند قرار دهد.
- از تراكم كلاسها كاسته شود و كیفیت آموزشی بهبود یابد.
- منابع را در اختیار بهبود برنامه های تربیت معلم و مواد آموزشی، كمك آموزشی و غیره قرار دهد كه ضعف و كمبود آنها عامل اصلی افت تحصیلی و مردودی به شمار می آید.
سئوالهای1 پژوهش
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ برای پرسشهای مطروحة زیر است.
- آیا بین میزان تحصیلات والدین و مردود شدن فرزندان رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین میزان درآمد والدین و مردود شدن فرزندان رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین عدم روابط صمیمی والدین با فرزندان و مردود شدن آنان رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین جداییهای والدین (فوت، طلاق) و مردود شدن فرزندان آنان رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین علاقه و انتظار كمتر والدین به تحصیل فرزندان و مردود شدن آنان رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین عدم روابط والدین دانش آموز با معلم دانش آموز و مردود شدن فرزندان آنان رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین مهاجرت و جابهجایی خانواده و مردود شدن فرزندان آنان رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین عدم وجود منابع و مواد خواندنی در خانه (كتاب، روزنامه، مجله) و مردود شدن فرزندان رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین عدم آموزشهای درسی و غیر كلاسی (مثل معلم خصوصی و كلاس تقویتی و متفرقه و كمك خانواده) و مردود شدن رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین تعداد فرزندان خانواده و مردود شدن رابطه ای وجود دارد؟
- آیا بین ترتیب تولد فرزندان و مردود شدن رابطه ای وجود دارد؟
فرضیه های1 پژوهش
فرهنگ وبستر2 فرضیه را چنین تعریف می كند: «فرضیه عبارت است از حالت یا اصلی كه اغلب بی آنكه اعتقادی نسبت به آن موجود باشد، پذیرفته میشود تا بتوان از آن نتایج منطقی استخراج كرد، و بدین ترتیب مطابقت آن را با واقعیتهائی كه نزد ما معلوم است یا می توان آنها را معلوم ساخت آزمود.» 0(هومن 1380)
فرضیه های پژوهش به شرح زیر می باشد:
- میزان تحصیلات والدین دانشآموزان مردود كمتر از تحصیلات والدین دانشآموزان عادی است.
- میزان درآمد والدین دانشآموزان مردود كمتر از درآمد والدین دانشآموزان عادی است.
- روابط صمیمی والدین با دانشآموزان مردود كمتر از روابط صمیمی والدین با دانشآموزان عادی است.
- میزان جدایی (فوت، طلاق) والدین دانشآموزان مردود بیشتر از والدین دانشآموزان عادی است.
- میزان علاقه و انتظار تحصیل والدین دانشآموزان مردود كمتر از والدین دانشآموزان عادی است.
- میزان روابط والدین با معلم دانشآموزان مردود كمتر از روابط والدین با معلم دانشآموزان عادی است.
- میزان مهاجرت و جابه جایی والدین دانشآموزان مردود بیشتر از والدین دانشآموزان عادی است.
- میزان وجود منابع و مواد خواندنی در خانه (كتاب، روزنامه، مجله) دانشآموزان مردود كمتر از منابع موجود در خانه دانشآموزان عادی است.
- میزان جمعیت خانوادة دانشآموزان مردود بیشتر از جمعیت خانوادة دانشآموزان عادی است.
- فرزندان غیر اول بیشتر از فرزندان اول خانواده مردود می شوند.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)