یكی از عوامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی هر كشور،افزایش در میزان سرمایه گذاری مولد آن است. شركت های سرمایه گذاری به عنوان منابع مهم تامین مالی و سرمایه گذاری،نقش مهمی را ایفا می نمایند .طراحی مدل ریاضی سرمایه گذاری با توجه به محدودیت های موجود كه ضمن آن بتوان میزان نیل به اهداف و آرمان های متعدد و غالباً متضاد سرمایه گذاری اینگونه شركت ها را حداكثر نمود،كمك شایانی می نماید.
-بیان مسئله:
هدف اصلی در مدلسازی پرتفولیو،كمك به سرمایه گذار در انتخاب پرتفوی بهینه با توجه به ترجیحات و علائق وی و همچنین شرایط محیط تصمیم می باشد. به دلیل ضعف موجود در مدل ماركوتیز، مدل تك شاخصی شارپ، مدل APT پرفسور راس و همچنین عدم لحاظ نمودن ترجیحات سرمایه گذار در عرصه عمل،مدل GP به منظور رفع مشكلات فوق برای انتخاب پرتفولیو ارائه گردید. در جهت رفع مشكلات فوق، نیاز به طراحی برنامه ریزی آرمانی سرمایه گذاری ضروری به نظر می رسد.
– چارچوب نظری تحقیق
هری .ام. مارکوویتز در سال 1952 مدل پیشنهادی خود را برای انتخاب پرتفوی ارائه نمود .مدل میانگین- واریانس مارکوویتز مشهورترین و متداولترین رویکرد در مسئله انتخاب سرمایه گذاری است .از برجسته ترین نکات مورد توجه در مدل مارکوویتز، توجه به ریسک سرمایه گذاری،نه تنها بر اساس انحراف معیار یک سهم ، بلکه بر اساس ریسک مجموعه ی سرمایه گذاری است . مارکوویتز نشان داد که انحراف نرخ بازده ، معیاری مناسب برای ریسک سبد اوراق بهادار تحت مجموعه ای از مفروضات منطقی می باشد و روشی برای محاسبه ریسک سبد اوراق بهادار تبیین نمود. این فرمول اهمیت متنوع سازی سرمایه گذاریها را برای کاهش ریسک سبد اوراق بهادار نشان می دهد .(اسلامی بیدگلی،13886،ص50.)
پس از آن مدل تک عاملی ارائه گردید که در این مدل کوواریانس بین بازده سهام به یک عامل (معمولاً به شاخص بازار) مرتبط می گردد. مدل چند عاملی کوواریانسها به دو یا بیشتر از دو عامل مرتبط می شود .کاربردی ترین مدل انتخاب پرتفوی CAPM است .
در واقع این مدل ، مجموعه پیش بینی هایی درباره بازدهی مورد انتظار تعادلی دارایی های ریسک دار است،که دوازده سال بعد از مارکویتز (1952) به طور هم زمان و مستقل توسط شارپ (1964)، لینتر (1965) ،و ماسین (1966) توسعه یافت .
از دیدگاهی ، آزمونهای CAPM را از نظر زمانی می توان به دو آزمون قبل از رول و آزمونهای بعد از رول تقسیم نمود .دلیل این تقسیم بندی ، انتقادی است که در سال 1977، ریچارد رول بر آزمونهای انجام شده CAPM ، ارائه نمود. دو آزمون که بطور صریح توسط رول ، مورد انتقاد قرار گرفتند، آزمونهای بلک ،شولز و جنسن (1972) و مک بث ، فاما ، رفرند و بلوم (1973) بودند . بعد از رول ، آزمونهای دیگری نیز برای بررسی صحت CAPM انجام شد .بررسی های چنگ و گرور و گیبونز ،CAPM را رد می نماید ، اما خود آنها نیز در معرض انتقاد قرار گرفتند . از چنگ و گرور به خاطر انجام آزمونی که بر اساس مجموعه ای از مفروضات ناسازگار داخلی استوار بود ، انتقاد شد .از گیبونز هم به خاطر استفاده از آزمونی ناقص که نتایج دوگانه فراهم می نمود ، انتقاد شد .
شارپ و کوپر در پی یافتن پاسخ این سوال بودند که آیا مجموعه ای از استراتژیهای مشخص ، بازده سازگار با نظریه نوین پرتفوی ، فراهم خواهد نمود یا نه ؟ مطالعه شارپ و کوپر ، مدل CAPM را تایید نموده و بیانگر این واقعیت است که رابطه مثبتی بین بازده و بتا وجود دارد . مدل تک شاخصی شارپ یک گام عمه در تکامل تدریجی نظریه پرتفولیو به حساب می آید.این مدل محاسبات ورودی های مورد نیاز در مدل مارکوویتز را ساده می کند.(جونز ،1380،ص37.)
در بررسی مشهوری كه توسط كالمن كوهن و جری پرگ صورت گرفت ایشان دریافتند كه مدل تك شاخصی بهتر از مدل چند شاخصی عمل نمود و سبدهای سرمایه گذاری كلانتری تولید كرد. (کوهن ،1967، 193-166.)
این بررسی ، با بهره گرفتن از طبقه بندی صفت دریافت كه مدل تك شاخصی نه تنها ساده تر است بلكه به ریسك منتظر پایین تری رهنمون می گردد.
این فایل با فرمت ورد ارائه می شود
قیمت : 14700 تومان
بهینه سازی پرتفوی شرکتهای سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران