1. مکانیزم های نهادی (پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد، انکوباتورها، دفاتر انتقال فناوری)
|
مکانیزم های نهادی در تسهیل تجاری سازی مالکیت معنوی نقش تخصصی دارند. ازجمله این مکانیزم ها میتوان به پارک های علم و انکوباتورهای تجاری که سازمان های مالکیت محوری هستند که هدفشان شتاب دادن به کسب و کارها از طریق تجمیع و اشتراک منابع است اشاره نمود(فان و همکاران،2005). راسموسن و همکاران (2006) انکوباتورها را یک ابزار رایج برای حمایت از مخاطرات جدید برای کسب وکارهای نوپا طی سالهای اولیه می دانند؛ جاییکه در آنها فضای اداری و دیگر اشکال حمایت فیزیکی و غیرمادی فراهم می شوند. میان (1996) در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که انکوباتورهای دانشگاهی ارزش افزوده ای به کسب وکارهای مستاجر از طریق ورودی های مربوط به دانشگاه مانند ایجاد تصویری در عموم از دانشگاه، لابراتورها، تجهیزات، دانشجویان کارمند می دهند. پارک های علمی و انکوباتورها شبکه ای از منافع را برای بنگاه های فناوری بالا ایجاد می نمایند که در صورتی که این بنگاه ها از پارک ها دور بودند از این منافع نمی توانستند استفاده نمایند. همچنین در ذات پارک های علمی و انکوباتورها تنوع قابل توجهی از لحاظ حمایتی برای کسب و کارهای مخاطره جو در حال رشد فراهم می کنند(سیگل و رایت،2007). لینک و اسکات (2007) بحث می کنند که نیازی به در نظر گرفتن اثرات حمایتی دولت بر پارک های تحقیقاتی دانشگاهی وجود ندارد. آنها پیشنهاد می کنند که اگر فقط منافع تحقیقاتی پارک های علمی و نه سرمایه گذاری در تحقیقات به مصرف کنندگان و بنگاه ها سرریز شوند، نرخ بازگشت اجتماعی بیش از حد نرخ مرسوم دانشگاه ها و کسب وکارها می شود حتی اگر نرخ شخصی بازگشت به دلیل این حد نرخ کمتر شود. همچنین تشریح می نمایند که پارک های تحقیقاتی دانشگاهی نقش مهمی در جریان دانش بین دانشگاه ها و صنعت ایفا می کنند. دفاتر انتقال فناوری برای مدیریت و حفاظت از مالکیت معنوی در بسیاری از دانشگاه ها بعد از قانون بیه دول در سال 1980 ایجاد شد. نقش این دفاتر (که در برخی مواقع دفاتر مجوز دهی فناوری نیز نامیده می شدند) تسهیل انتقال تجاری دانش(اشاعه فناوری) از طریق مجوزدهی به صنایع برای اختراع ها یا دیگر اشکال مالکیت معنوی که از تحقیقات دانشگاهی حاصل می شدند بود (سیگل و همکاران،2003). شین(2001) مطرح می نماید که تحقیقات دانشگاهی و انتقال فناوری به شرکت های کارآفرین بسیار مهم و در حال گسترش است. با این حال هیچ سندی تا کنون راه هایی که از طریق آنها تعاملات فناوری دانشگاه با بنگاههای کارآفرین از سازمان های بزرگ و تثبیت شده متفاوتند را خلاصه نکرده است. و در مقاله خود چهار بعد از همکاری بنگاه های کارآفرین دانشگاهی را بحث می کند و دلیل انتخاب این 4 بعد که یکی از آنها توسعه فناوری و تجاری سازی است را انتخاب آنها از طرف کارورزان که تعامل آنها را بسیار مهم و برای بنگاه های کارآفرین به نسبت بنگاه های بزرگ اساسی تر تلقی می کنند می داند. همچنین تشریح می نماید تا به امروز مشاهده گران سه روش مختلف که بوسیله آنها تعاملات بنگاه های کارآفرین با دانشگاه از تعاملات دانشگاه با بنگاه های بزرگ در توسعه فناوری متفاوتند را شناسایی کردند. · پارک های علم و فناوری تاثیر بزرگتری بر تعامل دانشگاه-صنعت برای بنگاه های کارآفرین به نسبت بنگاه های بزرگ دارند. · برنامه های اهدا سوبسید تاثیر بیشتری بر تعامل دانشگاه-صنعت برای بنگاه های کارآفرین نسبت به بنگاه های بزرگ دارد. · نهاد های تقویت کننده تاثیر بزرگتری بر شرکت های کارآفرین نسبت به شرکت های بزرگ دارند. |
1. مشاوره
|
مشاوره حالتی است که محقق بصورت محدود با موسسه همکاری داشته و یا در یکی از واحد های مجموعه صاحب سمت می شود. مشورت یکی از الگوهای پذیرفته شده برای مدیران است که از سوی آنها بسیار حمایت می شود. اگرچه قوانین زیادی برای ترویج و سازماندهی این امر در امریکا موجود است ولی همواره ترویج این موضوع با دشواری های زیادی روبروست (کنی،1986). در نهایت در برخی مواقع محققین آکادمیک یک شرکت تاسیس می کنند. ایجاد شرکت به معنی ترک همیشگی منسب قبلی و یا پر کردن جای خالی های بوجود آمده نیست. اکثر افراد دانشگاهی پست مشاوره ای در شرکت تاسیس شده برای خود اتخاذ نموده و غالب کارهای جاری شرکت را دانشجوی دوره دکترا و یا همکاران تحقیقاتی به عهده خواهند داشت. با این وجود این سمت مشاوره که توسط دانشگاهیان پذیرفته می شود با مشاوره ای که آنها به دیگر شرکت ها خواهند داد ماهیتا متفاوت است)کنی،1986). یکی از خصوصیات مشاوره که آن را از تحقیق قراردادی متمایز می کند این است که شامل توصیه ها می شود و نه تنها گزارشات مکتوب یا تحقیقات اولیه و اصیل. برای مثال دانشگاهیان حوزه مدیریت به کسب و کارها توصیه هایی برای ساختاردهی مجدد عملیات می دهند یا دانشگاهیان در میان هیئت مشاوره یک صنعت یا اتحادیه قرار می گیرند. این فعالیت ها شامل چندین روز کار دانشگاهیان می شود اما نیاز ندارند که هیچ گزارش مکتوبی یا تحلیل رسمی از فعالیت های تولیدشان بدهند. بسیاری از دانشگاهیان در ارائه خدمات مشاوره درگیر هستند- در واقع اکثر مدرسان دانشگاهی بند هایی در قراردادشان دارند که به آنها اجازه میدهد یک روز در هفته را خدمات مشاوره ای بدهند. این یکی از مهمترین اجزا فعالیت های دانشگاهی است زیرا تعامل مستقیم دانشگاهیان با غیر دانشگاهیان را ممکن می سازد. از آنجاییکه چنین مشاوره هایی اصولا بوسیله افراد حرفه ای خارجی پایه گذاری می شود، کاملا مشخص است که دانشگاهیان بطور بالقوه توانایی حل مشکلی را دارد(فرد حرفه ای نیز آماده پرداخت هزینه آن است). بعبارت دیگر دانشگاهیان مهارت هایی دارند که در دسترس شخص خارجی(فرد حرفه ای) نیست. این به این معنی است که دانشگاهیان یک خدمت مهمی را به اجتماع ارائه می دهند. بعلاوه چنین مشاوره هایی می تواند منجر به ایجاد روابط بلند مدت و شکل دهی انواع دیگر توافقات تحقیق مشارکتی شود (جنسن و همکاران،2009). شین(2001) مطرح می نماید که تحقیقات دانشگاهی و انتقال فناوری به شرکت های کارآفرین بسیار مهم و در حال گسترش است. با این حال هیچ سندی تا کنون راه هایی که از طریق آنها تعاملات فناوری دانشگاه با بنگاههای کارآفرین از سازمان های بزرگ و تثبیت شده متفاوتند را خلاصه نکرده است. و در مقاله خود چهار بعد از همکاری بنگاه های کارآفرین دانشگاهی را بحث می کند و دلیل انتخاب این 4 بعد که یکی از آنها مشاوره است را انتخاب آنها از طرف کارورزان که تعامل آنها را بسیار مهم و برای بنگاه های کارآفرین به نسبت بنگاه های بزرگ اساسی تر تلقی می کنند می داند. همچنین تشریح می نماید که تا به امروز مشاهده گران چهار روش مختلف که بوسیله آنها تعاملات بنگاه های کارآفرین با دانشگاه از تعاملات دانشگاه با بنگاه های بزرگ در مشاوره متفاوتند را شناسایی کردند. · قرارداد مشاوره با بنگاه های کارآفرین درگیری شدیدتری با دانشکده نیاز دارد تا با بنگاه های بزرگ · قرارداد مشاوره با بنگاه های کارآفرین سوالات بزرگتری در خصوص تناقض منافع نسبت به شرکت های بزرگ ایجاد می کند. · قرارداد مشاوره با بنگاه های کارآفرین بیشتر احتمال دارند که نتیجه روابط شخصی باشد تا با بنگاه های بزرگ. · قرارداد مشاوره با بنگاه های کارآفرین معمولا درخصوص انتقال فناوری با خارج از دانشگاه وجود دارد. |
2. آموزش |
دوره های آموزشی: شاید مهمترین روشی که در آن دانشگاه ها جامعه را شکل می دهند از طریق آموزش دانشجویان کارشناسی و تحصیلات تکمیلی است. (جنسن و همکاران،2009).
دوره های آموزشی پیشنهاد شده توسط شرکت(توسعه حرفه ای مستمر Continuing Professional Development ): متشکل از آموزش های اجرایی و سمینارها برای کارگران حرفه ای است. این مسئله از آموزش متفاوت است “به این دلیل که با افرادی از حرفه های مختلف سر و کار دارد که با دانشگاه ارتباطی ندارند در حالیکه تدریس بطور اصولی نیازمند ثبت نام دانشجویان در دانشگاه است". گزارش یونیکو بیان می کند که “توسعه حرفه ای مستمر میتواند ابزاری باشد که انتقال دانش جدید از دانشمندان به افراد از طریق دیگر حرفه ها که ممکن است بطور معمول به چنین دانشی دسترسی نداشته باشند را بطور مستقیم میسر سازد. کلید این معیار انتقال دانش این است که آن به فعالیت های تدریس که خارج از دانشگاه هستند ارتباط می یابد. البته پرسنل دانشگاه نیز علاقه مندند که توسعه حرفه ای خود را دنبال کنند، اما تمرکز این معیار بر این است که چقدر آموزش توسط دانشگاه برای اجتماعی وسیع تر فراهم می شود- بخصوص در صنعت و خدمات حرفه ای(Jensen et al., 2009). |
3. سایر مکانیزم ها | تعاملات دانشگاهی Collegial interchange |
محققین بسیاری مکانیزم های تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی را مرور نموده اند و روش های و مدلهای بسیاری برای انتقال تکنولوژی ارائه شده است ولی همانظور که راسموسن و همکاران (2006 ) نیز در تحقیقات خود ارائه می نمایند برای اثربخش ساختن فراگرد تجاری سازی، مکانیزم های زیادی میتوانند به صورت منفرد، نقش مهمی ایفا کنند، اما برای این منظور نیاز به یک سیستم کامل و تعاملات مناسب بین اقدامات گوناگون وجود دارد.
Phan et al
Mian
Tenant
Link and Scott
Kenney