از اساسی ترین پی شنیازهای افزایش سطح رفاه اجتماعی و توسعه صنعت در هر كشور وجود حمل و نقل روان و ایمن است. بنابر این یكی از اولین نمادهای ارزیابی كیفیت زندگی شهروندان یک كشور وضعیت حمل و نقل آن است. هم اكنون در بسیاری ازكشورها، مشكلات حمل و نقل و ترافیک به یكی از چالش های مهم اجتماعی و ملی تبدیل و سهم قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را تشكیل داده است. به طوری كه دستیابی به حمل و نقل ارزان و ایمن و كارا به عنوان یكی از محورهای اصلی سیاس تهای توسعه مورد تاكید است.
طی سال های متمادی، متخصصان حمل و نقل ساخت و ساز را هها و بزرگ راه ها را در كنار دیگر برنامه های رایج نظیر توسعه حمل و نقل عمومی، كاهش تقاضا، تغییر كاربری زمین و… توصیه كردند. اما آنان متوجه شدند كه ظرفیت ها و امكانات جدید در مدت كوتاهی توسط مصر فكنندگان بلعیده م یشود و در اثر مسابقه ایجاده شده بین ساخت راه و جاده با تولید اتومبیل های راحت و ارزان، تلاش های عمرانی كم اثر شده و ایمنی راه ها نیز مرتبا” در حال كاهش است. از سوی دیگر پیشرفت فناوری های روز شرایط مناسب و ویژه ای را برای ایجاد ارتباط بی وقفه (On-line) بین كاربران، مسافران، تصمیم گیرندگان، مراكز مدیریت ترافیک فراهم ساخته است. بدین ترتیب امكان ایجاد یک مدیریت هوشمندانه و هدفمند و هماهنگ به منظور ارتقاء بهره وری و افزایش كارایی شبكه حمل و نقلی فراهم آمد. بنابراین همراه با پیشرفت های حاصله در تكنولوژی ارتباطات و الكترونیك، توسعه سیستم های هوشمند حمل و نقل به عنوان سیاست كلی در بسیاری از كشورهای پیشرفته در بخش حمل و نقل مطرح گردید. بنابراین استفاده از سیستم های حمل و نقل هوشمند جهت كاهش مشكلاتی نظیر آلودگ یهای زیست محیطی، خسارت های مادی و معنوی ناشی از سوانح و تصادفات، اتلاف زمان مسافران و… در اغلب كشورهای جهان مد نظر قرار گرفت. اما این سوال همواره مطرح است كه میزان مزایای به كارگیری این سیستم ها و میزان سرمایه گذاری مورد نیاز (هزینه استفاده از این سیستم ها) چه میزان می باشد؟آیا سیستم های حمل و نقل هوشمند دارای این پتانسیل هستند كه نیاز مدیران شبكه حمل و نقل و منافع سرمایه گذاران و استفاده كنندگان از این سیستم ها را برطرف سازند؟ آیا استفاده از سیستم های حمل و نقل هوشمند دارای توجیه اقتصادی می باشد؟
فصل اول
كلیات
1-1- هدف
تراكم در راه ها و در پی آن افزایش زمان سفر و هزینه ه ای مربوطه، كاهش جاذبه در استفاده از حمل و نقل عمومی، تبعات زیست محیطی حمل و نقل و… روبرو هستند. به منظور كاهش معضلات ترافیكی، از دهه 60 میلادی ساخت هر چه بیشتر خیابان و جاده و بزرگراه در دستور كار تصمیم گیرندگان قرار گرفت. ولی مشكلات به طور كامل محو نشد و به تدریج برنامه ریزان حمل و نقل متوجه شدند كه ظرفیت و امكانات جدید در مدت كوتاهی توسط مصرف كنند گان بلعیده میشود و همچنین افزایش این تسهیلات به دلیل نیاز به سرمایه گذاری كلان و زمان زیاد جهت اجرا همواره با محدودیتهای گسترده ای روبرو می باشد. بنا بر این به منظور غلبه بر مشكلات فوق و با توجه به اینكه دیگر حل محدودیتها با روش های سنتی غیرممكن می باشد، با نیم نگاهی به پیشرفتهای حاصل در تكنولوژی ارتباطات و الكترونیک از دهه 1980، استفاده از سیستمهای حمل و نقل هوشمند (ITS) مورد توجه قرار گرفت. سیستمهای حمل و نقل هوشمند (ITS) مجموعه سیستم هایی است كه با بهره گرفتن از ابزارهای خودكار و برنامه ریزی بر روی آنها، برخی از عملیات كنترلی (كنترل جریان كه در مقررات ترافیكی یا عوارضی و… ) و آمارگیری، اطلاع رسانی به رانندگان، برداشت اطلاعات و… را برای رفع مشكلات حمل و نقل ترافیک انجام میدهد. به عبارتی سیستمهای حمل و نقل هوشمند ابزارهای چند وجهی پیچیده ای هستند كه از تركیب فن آوریهای پیشرفته در كنار یكدیگر به وجود می آید و برای بهبود اوضاع حمل و نقل و ایجاد راه حل هایی جهت ارتقاء كیفیت زندگی به كار برده میشود و استفاده از سیستمهای حمل و نقل به معنی استفاده و به كار گیری تكنولوژی های نوین (از قبیل الكترونیك، ارتباطات و سیستمهای كنترل) به منظور ارتقاء سطح ایمنی، كارآیی و ارزانی در حمل و نقل میباشد. بنابراین مزایای استفاده از این سیستم ها بی نظیر و قابل توجه است با این وجود به منظور بهر هگیری از این سیستم ها مدیران و سرمایه گذاران حمل و نقل هزینه هایی را متصرف می شوند. بنابراین همواره این سوال مطرح است كه مزایای به كارگیری این سیستم ها چیست و میزان به كارگیری مورد نیاز (هزینه استفاده از این سیستمها) چه میزان است؟ آیا مزایای به كارگیری این سیستم ها به اندازه ای است كه بتواند پاسخگوی هزینه استفاده از این سیستم ها باشد؟ حجم سرمایه گذاری مورد نیاز برای اجرای برنامه های ITS چیست؟ آیا اجرای این سیستم ها دارای توجیه اقتصادی می باشد یا خیر؟
بنابراین ارزیابی میزان كمی سود و هزینه های ITS ضروری می باشد تا اجرای این سیستم ها از لحاظ توجیه اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین در این صورت م یتوان این سیستم ها را با سایر گزینه های موجود حمل و نقلی نیز مقایسه نمود. هدف از انجام این پایان نامه نیز ارائه مدلی به منظور ارزیابی فنی و اقتصادی سیستم های هوشمند شهری می باشد.
تعد
اد صفحه : 219
قیمت : 14700 تومان
به همراه پیشرفت تمدن بشر و ایجاد تشکل های شهرنشینی و ازدیاد جمعیت، در میان حوادث طبیعی، زمین لرزه عامل بیشترین شمار تلفات انسانی و زیان مالی بوده است. از سال های 1900 تا 1988، جمعا 26 میلیون زلزله زده بر جای مانده است. بررسی آمار نشان می دهد که رشد پیوسته و زیاد نرخ افزایش جمعیت سبب شده است اثر زیانبار رویدادهای طبیعی از سال 1960 تا 1980 نسبت به سال های گذشته سه برابر شود. بیش از 62 میلیارد دلار تا سال 1922 خسارت مالی ناشی از زمین لرزه در جهان وارد شده است. در 67 زمین لرزه بزرگ بین 1970 تا 1981، 441895 نفر کشته و 18567 میلیارد دلار خسارت بر جای مانده است.
از آغاز قرن هجدهم میلادی تاکنون زمین لرزه باعث کشته شدن نزدیک به 3 میلیون نفر شده است. چنانچه زیستگاه آمادگی رویارویی با چنین پدیده ای را نداشته باشد، با کشتار انسانی، دامی و از بین رفتن سرمایه های کلان همراه است و می تواند ساختار اقتصادی و سیاسی جامعه ای را از هم بپاشد.
تاریخچه رویداد زمین لرزه های بزرگ و سهمگین با نابودی قوم ها و ملت های کوچک و بزرگ و یا رهاسازی زادگاه و کوچ مردم همراه بوده است. به عنوان نمونه زمین لرزه هزاره سوم پیش از تولد مسیح در جنوب قزوین موجب پایان یافتن دوره تمدن سگزآباد شده است. ری باستان و بزرگ در جنوب تهران به علت تکرار زمین لرزه های مخرب در سده چهارم قبل از تولد مسیح، بزرگی و شکوه خود را به تدریج از دست داد و به شهرکی تبدیل شد. در زمین لرزه بزرگ 22 دسامبر سال 856 میلادی شهر باستانی کومس (صد دروازه در جنوب دامغان) که مرکز استان باستانی کومس بود با خاک یکسان شد و تمدن موجود در این شهر از بین رفت. زمین لرزه 17 ژوئن 976 میلادی سیراف (بندر کاهونی کنونی) در کرانه خلیج فارس و زمین لرزه سال 1320 میلادی شهر آنی پایتخت آرارات ارمنستان را با خاک یکسان کرد. زمین لرزه سال های 1903 تا 1990 میلادی در ایران حدود 121470000نفر کشته بر جای گذاشته که معادل تلفات جانی نزدیک به 1450 نفر در سال است که کمتر از کشته شدگان به وسیله تصادفات خودروها در ایالات متحده آمریکا می باشد. ولی باید توجه داشت که اثر ویرانی و زیانبار زمین لرزه بیش از تصادفات رانندگی است. چون زمین لرزه فاجعه ای شخصی و فردی نیست که اثر آن تنها در شمار کشته شدگان دیده شود. کشته شدگان همگانی انبوه انسانها در یک ناحیه کوچک از یک سو و اثرات روانی، اجتماعی، مالی. اقتصادی و سیاسی از سوی دیگر پی آمد آن است. در این مورد می توان اثر اجتماعی و سیاسی زمین لرزه را با کشتارهای بزرگ همگانی و گسترده ای چون کشتار 6 میلیون یهودی به وسیله نازی، در جنگ جهانی دوم، کشتار مردم هیروشیما و ناکازاکی به وسیله بمب اتمی آمریکا در پایان جنگ جهان دوم مقایسه کرد.
تایلز ( 2004) دارایی نامشهودی كه به وسیله ی قانون حمایت شده اند وبه آنها عنوان مالكیت معنوی را داده اند و شامل حق الامتیاز و كپی رایت و فرانشیزها و علائم و ماركهای تجاری است ، برخی موارد از آنها در ترازنــامه منعكس می شود ولی ســـایرداراییهـــای نامشهود كه شامل سرمایه فكـری است و تحت اصول اقتصـــاد فراوانی عمل می كنند یعنـــی با استفاده بیشتر از ارزش آنهـــا كـاسته نمی شود ، معــمولا در ترازنــامه منعكس نمــی شود (چان ،2009،ص9) . فاصله زیاد بین ارزش دفتری و ارزش بازاری شركت ها ، توجه زیاد شركت ها را نسبت به كشف ارزش دارایی های نامشهود حذف شده از صورت مالی ،ایجاد كرده است ( لیو ،2002،ص14) .
طبق نظر “بونتیس ” اكثر كشورهای مختلف دنیا ( از جمله صنایع ایران) در حال استفاده از روش های سنتی حسابداری مالی هستند كه قرنها پیش برای یک محیط كسب و كار مبتنی بر كارهای یدی و دارایی ملموس مثل تجهیزات و ساختمان ایجاد شده بودند در حالیكه محیط كسب و كار مبتنی بر دانش ، نیازمند مدلی است كه دارایی های ناملموس جدید سازمانی مثل دانش و شایستگی نیروی انسانی ، نوآوری ، روابط مشتری ، فرهنگ سازمانی ، سیستم و فرایندها ، ساختار سازمانی و غیره را در بر گیرد.بنظر می رسد گزارشات حسابداری سنتی بطور ناقص ارزش حقیقی بوجود آمده در شرکتها را منعکس کند ، شکاف بوجود آمده بین ارزش دفتری و بازار در بسیاری از شرکتها از جمله نارسایی های سیستم حسابداری سنتی در تقویم و انعکاس ارزش سرمایه فکری بوده که موجب بروز اختلاف یاد شده گردیده است (چان ،2009،ص5) .
در این رابطه ، سرمایه فكری توجه روز افزون محققان دانشگاهی و دست اندر كاران سازمانی را به خود جلب كرده است. کلیه مدیران وکارگزاران وسرمایه گذاران در شرکتهای پذیرفته شده دربورس باتوجه به نتایج این تحقیق می توانند با سنجش سرمایه فکری به ارزش ذاتی شرکت نزدیک شده و با اطلاع از میزان برخورداری شرکتها ازسرمایه فکری می توانند بازده مالی مالی مورد نظر را مناسب ترپیش بینی كنند.
2-1) بیان مسئله تحقیق
در طول دهه 1980، مفروضات و عقاید نئوكلاسیک ها از سوی نگرش مبتنی بر منابع به چالش كشیده شد. بنابر اظهارات “پن روس ” مزیت رقابتی تنها با تركیبات مختلفی از محصولات و بازارها در یک صــنعت معین به دست نمی آید ، بلــكه عمــدتاً از تفاوت در انواع مختلف منابع ســازمانی نشاٌت می گیرد .از آنجایی كه منابع همیشه قابل انتقال ، قابل تقلید و یا جایگزینی نمی باشد؛ ضروری است تا برای شناسایی منابع واقعی و پایدار به جای توجه به بیرون ، توجه جدی به درون شركت ها به عمل آورد. سازمان ها در حال وارد شدن به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند.اقتصادی كه درآن دانش و دارایی های نامشهود به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمان ها شناخته شده است. امروزه نحوه ی استفاده از دارایی های نامشهود تاثیر بسیار مهمی در موفقیت وبقای سازمان ها دارد به طوری كه این موضوع باعث به وجود آمدن حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی جدیدی در مدیریت شده است.در یک طبقه بندی ساده دارایی های نامشهود به دو دسته تقسیم می شود كه یكی از مهـمترین اجزاء آن سرمایه فكری است كه تاثیر مهمی بر روی عملكرد و پیاده سازی استراتژی های سازمانی دارد . از این رو شناسایی و اندازه گیری و مدیریت این سرمایه فكری دارای اهمیت خاص است (گلدی صدقی ،1386،ص25)4.
از سوی دیگر اغلب سرمایه های حسابداری فعلی از نقش و اهمیت فزاینده حق مالكیت معنوی و دانش در سازمان های عصر نوین قافل بوده و از توان سنجش ارزش واقعی دارایی ها در محاسباتشان قاصرند. در حقیقت صورت های مالی در تشریح ارزش واقعی شركت ها از محدودیت های بسیاری برخوردار هستند. در جوامع دانش محور كنونی ، بازده سرمایه فكری به كار گرفته شده بسیار بیشتر از بازده سرمایه های مالی به كار گرفته شده اهمیت یافته است؛
این به این معناست كه در مقایسه با سرمایه های فكری، نقش و اهمیت سرمایه های مالی در تعیین قابلیت سود آوری پایدار،كاهش چشمگیری یافته است.بنابر این سرمایه فکری مظهر راهبرهای ارزش غیر محسوس شرکتها است و نقش فزاینده ای در عملکرد مشترک عوامل تولید(عامل چهارم) ایفا می نماید(چان،2009،ص12) .
در حقیقت مساله اصلی این پژوهش بررسی نقش و اهمیت سرمایه فكری در بازده مالی شركت ها است. در حقیقت این پژوهش تلاشی برای ارزشگذاری سرمایه فكری در صورت های مالی به شمار می آید كه به دنبال پاسخ به سولات اساسی به شرح زیر می باشد:
1) آیا بین سرمایه فكری و ارزش بازار بعنوان شاخص عملكرد مالی شركت رابطه ای وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
2) آیا بین سرمایه فكری و نسبت های سودآوری بعنوان شاخص عملكرد مالی شركت رابطه وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
3) آیا بین سرمایه فكری و نسبتهای فعالیت بعنوان شاخص عملكرد مالی شركت رابطه وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
4) آیا بین سرمایه فكری و بازده سرمایه بعنوان شاخص عملكرد مالی شركت رابطه وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
5) آیا بین سرمــایه فكری و شاخص مبتنی بر ارزش آفرینی بعنوان معیار عملــكرد مالی شركت رابطه وجود دارد و این رابطه چگونه است؟
yle=”color: #000000;”>6) آیا بین هر یک از مولفه های سرمایه فكری و هریک از شاخص های عملكرد مالی شركت آنها رابطه وجود دارد ، این رابطه چگونه است؟
7) و در نهایت اینكه تاثیر اندازه شركت بر سرمایه فكری و عملكرد مالی شركت چگونه است ؟
3-1) چارچوب نظری
“دراكر” (1993) اندیشمند معروف مدیریت می گوید: ما در حال وارد شدن به یک جامعه دانشی هستیم كه در آن منابع اقتصادی اصلی، دیگر سرمایه بیشتر،منابع طبیعی ونیروی كار بیشتر و… نیست .منابع اقتصادی اصلی دانش خواهد بود قرن 21 ، قرن اقتصادی دانشی است. قبل از اقتصاد دانشی ،اقتصاد صنعتی حاكم بوده كه در این اقتصاد عوامل تولید ثروت اقتصادی، یكسری دارایی های فیزیكی و مشهود مانند زمین ، نیروی كار، پول و ماشین آلات و… بوده و از تركیب این عوامل اقتصادی ،ثروت تولید می شود.در این اقتصاد،استفاده از دانش به عنوان عامل تولید ، نقش كمی داشته است اما در اقتصاد دانشی ، دانش یا سرمایه فكری به عنوان یک عامل تولید ثروت درمقایسه با سایردارایی های مشهود فیزیكی،ارجحیت بیشتری پیدا می كند دراین اقتصـاد، داراییهای فكری بخصوص سرمایه انسانی جزو مهمترین دارایی های سازمان محسوب میشود و موفقیت بالقوه سـازمانها ریشه درقابلیت های فكری آنها دارد تا دارایی های مشهود (گلدی ،1386،ص105)2.
در طی دهه گذشته كسب و كارها ، اهمیت مدیریت دارایی های نامشهود خود را درك كرده اند و توسعه مارك ها ، روابط سهامداران ، شهرت و فرهنگ سازمان ها را به عنوان مهمترین منابع مزیت پایدار تجاری خود در نظر گرفته اند. در این اقتصاد توانایی خلق و استفاده از ارزش این دارایی های نامشهود ، یک شایستگی اصلی را برای سازمان ها بوجود می آورد (کینگ هانگ ،2009،ص10)3.
کندریک4 یكی از مشهورترین اقتصاددانان مطرح آمریكاست، می گوید كه در سال 1925، نسبت سرمایه های تجاری نامشهود به سرمایه های تجاری مشهود 30 به 70 بوده است ولی این نسبت در سال 1990 به میزان 63 به 37 رسیده است؛ همچنین “لئو” مطرح می سازد كه فقط در حدود 10 تا 15 درصد كل ارزش بازاری شركت ها را تشكیل می دهند كه هنوز هیچ كاری در مورد اندازه گیری انها صورت نگرفته است)همان منبع).همچنین یكسری مطالعات انجام شده در سال 1999 در زمینه تركیب دارایی های هزاران شركت غیرمالی در طی سال های 1978 تا 1998 نشان داد كه رابطه بین دارایی ها نامشهود و مشهود 20 به 80 بوده و در سال 1998 ، این نسبت تقریبا به 80 به 20 رسیده است. این تغییرات قابل ملاحظه باعث ایجاد یكسری روش ها برای محاسبه ثروت شركت هایی شده است كه مهمترین دارایی های آنها ، دارایی های نامشهود بویژه فكری و دانش بوده است .
در این بخش از تحقیق، تعریفی از عرضه عمومی اولیه، فرایند اجرا، انواع و علل ناهنجاری های IPO به همراه توضیحی پیرامون عرضه اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران بیان خواهد شد.
2ـ2ـ نهادهای مالی
هر روزه مردم به تعداد زیادی از وام گیرندگان مانند دولت، بنگاه های اقتصادی و افراد وام می دهند.
وام گیرندگان از طریق بازارهای مالی مستقیما با وام دهندگان تماس نمی گیرند بلکه وام دهی و وام گیری به طور غیر مستقیم و به واسطه نهادهای مالی ، انجام می پذیرد به این صورت که، این بازارها به عنوان عامل اصلی در کانالیزه کردن منابع و وجوه مازاد از بخش هایی که دارای منابع اضافی بوده و توان و قدرت و یا موقعیت به کارگیری آن را ندارند، به سمت بخش هایی که دارای کسری منابع بوده ولی توان و قدرت کافی در امر
سرمایه گذاری دارند، عمل می نمایند. بازارهای مالی که شامل بازار پول، سرمایه، بازار تنزیل [4]، بازار اوراق بهادار و بازار ارز می باشند، نقش های زیر را بر عهده دارند:
- تعیین قیمت برای دارایی مالی : قیمت دارایی مالی، از تقابل عرضه و تقاضای آن دارایی تعیین می گردد که تحقق این امر مستلزم وجود شرایطی نظیر کارا بودن بازار و رقابتی بودن آن می باشد؛ در اینجا کارایی و رقابت، مکمل یکدیگرند یعنی هرچه شرایط رقابتی تر باشد، کارایی افزایش یافته و در نتیجه قیمت دارایی های مالی و وجوه و سرمایه به واقعیت نزدیکتر گشته و شرایط را برای اتخاذ تصمیم عقلانی برای عرضه کنندگان و متقاضیان وجوه فراهم می نماید و در نتیجه تخصیص بهینه منابع فراهم می شود.
- ارائه اطلاعات و کاهش هزینه های معاملات: بازارهای مالی به عنوان حلقه ارتباطی میان سرمایه گذاران و سرمایه پذیران در ارائه اطلاعات صحیح و کاهش هزینه های انجام معامله می باشند. در صورتی که بازارهای مالی بتواند در تفسیر و تجزیه و تحلیل اطلاعات، به درستی عمل نماید، در آن صورت برای هر دو گروه یاد شده این اطمینان حاصل می گردد که بازده سرمایه گذاران و نیز هزینه های تامین مالی قابل قبول خواهد بود.
2ـ3ـ بازار پول و سرمایه
بازارهای مالی را بر اساس سررسید حق مالی، می توان به دو بخش بازار پول و بازار سرمایه طبقه بندی نمود که با توجه به عملکردهای مخصوص به خود نه تنها از یکدیگر جدا نیستند، بلکه عمدتا مکمل هم نیز می باشند.
—-
پشتیبانی سایت : parsavahedi.t@gmail.com
در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.
*
—-
پشتیبانی سایت :
* parsavahedi.t@gmail.com
توسعه بازارهای سرمایه با افزایش آگاهی سهامداران ،فشار روی شرکت ها برای عملکرد بهتر را ، افزایش داده است. مدیران شرکتها در حال حاضر دورانی را پیش روی دارند که آنها را ملزم میسازد، چارچوب اقتصادی جدیدی در شرکت های خود مستقر کنند، که ارزش و سود آوری را بهتر منعکس کند. سهام داران به عنوان مالکان واحد تجاری در پی افزایش ثروت خود هستند، با توجه به اینکه افزایش ثروت، نتیجه عملکرد مطلوب واحد تجاری است، ارزش یابی واحد تجاری برای مالکان، دارای اهمیت فراوانی است. در ادبیات جدید مفهوم مدیریت ، یعنی کار با دیگران جایگزین کار توسط دیگران شده است .این امر بر پیچیدگی مدیریت افزوده و در آینده نیز خواهد افزود. بنابراین پارادایم های جدید در این حوزه آشکار شده است .از جمله این پارادایم ها ؛هدف ارزش آفرینی، در سر لوحه اهداف مدیریت قرار گرفته است. مدیریت ارزش آفرین می بایست از ساز و کارها و شیوه های مدیریتی موثر بر ارزش آفرینی بهره برده و در عمل بکار گیرد. توفیق در میزان ارزش آفرینی تا حدود زیادی به کیفیت سنجش عملکرد بستگی دارد. یعنی از شاخص های مبتنی بر ارزش به همراه شاخص های سنتی و یا جایگزین شاخص های سنتی استفاده شود.
ارزش در کسب وکار اقتصادی، ما به ازای ایجاد شده ناشی از کار با وسایل (سخت افزار) و روشها (نرم افزار) تعریف می شود. کسب وکار، مبتنی برارزش آفرینی تلقی می گردد؛ به طوری که فعالیت های اقتصادی بنگاه های کسب و کار،بدون اندیشه و عمل زایش ،استمرار و تداوم نخواهد داشت. سنجش عملکرد از وظایف مدیریتی است ،که مفهوم عینی به کسب و کار داده است. در ادبیات مدیریت، شاخص های متفاوتی برای سنجش عملکرد از منظرهای مختلف ارائه شده است؛ که منظر، مقاصد و اهداف ارزیابی را مشخص می نماید. ارزیابی عملکرد از منظر جامع ،یعنی نگاه همه جانبه به همه ابعاد؛ که در حقیقت نشانه های کارکردی مدیریت بنگاه را آشکار می سازد و بسیاری ضروری است .در شاخص های جامع سنجش عملکرد به ابعاد مالی و غیر مالی توجه می شود.
در ادبیات مالی نیز، با نگاهی جدید به سنجش عملکرد توجه شده است. کاربست روش های سنتی و تغییر آن به روش های نوین ،پارادایم جدید سنجش عملکرد تلقی گردیده است. به کار گیری تفکر سیستمی ،یعنی تفکیک ناپذیر بودن فرایند مدیریت و سنجش عملکرد از یک طرف و پذیرش پارادایم جدید سنجش عملکرد ؛یعنی مبتنی بر ارزش آفرینی، از طرف دیگر بسیار ضروری و با اهمیت شده است.
در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم؛ سپس تعریف موضوع تحقیق را بیان نموده و در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است، در این فصل آورده شده و در ادامه به فرضیه های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.
2-1بیان مسئله تحقیق
نیاز سازمان ها به سازگاری با محیط تجاری پویا و پیچیده امروزی، برای ادامه بقاء که ناشی از توسعه بازار های رقابتی است، از یک سو و فشار مجامع سرمایه گذار به مدیران جهت تعیین ارزش و تبیین معیار های سنجش دقیق و شفاف از سوی دیگر ،باعث شد شرکت ها سیستم های سنتی پاداش و ارزیابی عملکرد را مورد بازنگری قرار داده و دوباره آنها را مورد آزمون قرار دهند ؛که آیا مبنای صحیح و قابل اتکایی برای تصمیم گیری بوده اند یا خیر؟ در حال حاضر تکنیک های سنجش عملکرد بیش از آنکه بر چارچوب اصول حسابداری استوار باشند ، بر اساس تئوری های اقتصادی بنا شده اند.
سرمایه، یکی از محدود ترین منابع اقتصادی کشور ها محسوب می شود و به همین دلیل اقتصاد دانان و متخصصین امور مالی همواره در پی راه های استفاده مطلوب از آن برای گذاشتن در اختیار مدیران واحد های اقتصادی هستند. بنابراین، آنچه که نیاز به بررسی و تجدید نظر دارد،اعتبار رویه هایی است که برای تخصیص مطلوب منابع و پس انداز های جامعه در فعالیت های کارا و پر بازده استفاده می شود و در نهایت منجر به رشد اقتصادی و اجتماعی و جلب اطمینان مردم در بکار گیری مناسب
سرمایه آنها می شود. برای تعیین ارزش شرکت به طور کلی دو مدل وجود دارد ،یکی مدلهای حسابداری و دیگری مدل های اقتصادی.
در اوایل دهه 1980″جانسون” ، ” ناتاراجان” (1982) و “راپاپورت” (1984)، از معیار های سنتی حسابداری به عنوان محرکه ها یا شاخص های ارزش انتقاد نمودند. به اعتقاد آنها ، قضاوت درباره عملکرد یک شرکت تنها بر مبنای شاخصهای حسابداری گمراه کننده است؛ زیرا این معیارها شاخص های ضعیفی از عملکرد اقتصادی به شمار می روند (حجازی، 1386،ص239)4 .
معیار های سنتی ارزیابی عملکرد،مبتنی بر ارقام سود حسابداری می باشند و به دلایل متعدد از جمله در نظر نگرفتن هزینه های تأمین مالی از طریق صاحبان سهام؛ در نظر نگرفتن آثار تصمیمات و رخدادهای آتی ، نظیر دستیابی به بازار جدید و غیره، قادر به ارزیابی عملکرد واقعی شرکتها نمی باشند. یکی از معیار های مبتنی بر مدل اقتصادی ،ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده5 می باشد،این معیار می تواند سود اقتصادی شرکت را به نحو مناسبی اندازه گیری کند و انتقادات وارده بر ارقام سود حسابداری را تا اندازه ای
بر طرف کند . طرفداران این معیار ادعا می كنند كه این شاخص، برترین معیار ارزیابی عملكرد محسوب می شود؛ زیرا بعنوان یک معیار ارزیابی، هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول را در نظر گرفته و تحریفات ناشی از بكارگیری روش های متفاوت حسابداری را برطرف می كند(اویی و لی،2002،ص20) 6.
عدم استفاده از معیار های مناسب برای ارزیابی عملکرد، از یک سو باعث می شود که قیمت سهام شرکت ها به ارزش واقعی آنها نزدیک نشود و این پدیده موجب ضرر و زیان یک گروه از خریداران سهام و سود سرشار گروه دیگر خواهد شد و از سوی دیگر عدم جبران خدمات مدیران به تناسب عملکرد واقعی آنها، در جهت حداکثر سازی ثروت سهامداران موجب ایجاد شکاف بین منافع مدیران و سهامداران شده و مشکلات تضاد منافع میان نماینده و مالک بوجود خواهد آمد (تئوری نمایندگی) 7.
این تحقیق در صدد است که با مطالعه معیار های ارزیابی عملکرد مالی سنتی و نوین، و بررسی رابطه این معیار ها با ارزش افزوده بازار8 شرکتها ، معیار مناسب تری را انتخاب کند که در جهت کمک به سهامداران برای اتخاذ تصمیمات صحیح با بهره گرفتن از صحیح ترین معیار ارزیابی عملکرد، همسونمودن منافع مدیران با مالکان از طریق پیوند دادن منافع و پاداش آنها با ثروت سهامداران ،گامی موثر بردارد.
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
سرمایه گذارن و مدیران در جستجوی معیاری به موقع و قابل اتکاء برای اندازه گیری ثروت سهامداران هستند. معیار سنجشی که بوسیله آن سرمایه گذاران بتوانند در باره افزایش یا کاهش قیمت سهام ، اعتبار دهندگان درباره میزان امنیت سرمایه خود و مدیران در مورد سود آوری تصمیم گیری هایشان و سود آوری شرکت قضاوت نمایند (ورثینگتون ،2004 ،ص211) .
هدف هر واحد اقتصادی افزایش ثروت سهامداران بوسیله افزایش ارزش شرکت می باشد و همه فعالیت های شرکت در جهت نیل به این هدف هدایت می شود . سرمایه گذاران برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در شرکت ، فروش سهام و خارج کردن سرمایه خود از شرکت و یا نگهداری سهام ،به ارزیابی عملکرد شرکت می پردازند . برای نیل به این هدف ،پاداش مدیران اغلب با عملکرد شرکت مرتبط است . بنابراین انتخاب معیاری که بدرستی عملکرد شرکت را اندازه گیری کند ،بسیار مهم است .روشن ترین معیار برای سنجش عملکرد ، قیمت سهام است . اما معیار قیمت سهام از یک نقطه ضعف برخوردار است ،زیرا برخی عوامل که در قیمت سهام تاثیر دارند ،مانند شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه وجهان از كنترل مدیران خارج می باشد. بنابراین معیار مورد استفاده بایستی از دو ویژ گی برخوردارباشد.